انقلابی به سبک یوبی سافت | نقد و بررسی Assassins Creed: Unity

سال ۲۰۰۷ اولین نسخه از سری بازی های Assassins Creed توسط کمپانی Ubisoft منتشر شد. از آن زمان تا الان که حدود ۸ سال میگذرد  هفت نسخه از سری بازی های فرقه قاتلین منتشر شده است آماری که واقعا عجیب بنظر میرسد. این آمار  نیز بصورت کاملا واضح عدم موفقیت چند نسخه اخیر این سری بازی ها را توضیح میدهد. البته درست است که تمام نسخه های منتشر شده سود کلانی را وارد جیب های سازندگان کرده اند اما این عناوین   نه توانستند منتقدان را راضی نگه دارند و نه توانستند گیمران را راضی نگهدارند و موفقیت در فروش این عناوین نیز تنها به علاقه ی شدید طرفداران به این سری بازیها بازمیگردد،همانطور که سری بازی های ندای وظیفه نیز برخلاف متای های ضعیف به فروش های بالایی دست یافته اند. حال بهتر است از بحثمان دور نشویم زیرا در این مقاله قصد داریم به این مسئله بپردازیم که چرا هفتمین نسخه از سری بازی های Assassins Creed برخلاف وعده های شرکت سازنده نتوانست موفق عمل نماید تا جایی که ضعیف ترین متای را در بین برادران بزرگتر خود کسب کرده است،بنابراین با ما همراه باشید.

Assassins Creed: Unity

Ubisoft Montreal

PC , Xbox One , play Station4

جدال عشق و انتقام

داستان و شخصیت های سری بازی های فرقه قاتلین همیشه یکی از بخش های مورد انتظار و البته اصلی این سری بازیها محسوب میشده است بطوری که دو شخصیت Ezio و Altair که دارای شخصیت پردازی فوق العاده ای در زمان خود بوده اند هنوز نیز از یادها فراموش نشده اند و بسیاری از گیمران ایندو شخصیت را جزء برترین و جذابترین شخصیت های صنعت گیم میدانند که این از نظر برخی ها بیشتر یک عقیده شخصی است. از این مقدمه چینی ها که دور شویم میرسیم به اصل داستان،داستانی که قرار بود به شاهکاری تمام عیار تبدیل شود. داستان بازی از جایی آغاز میشود که شخصیت اصلی داستان یعنی Arno Dorian دوران کودکی خود را سپری میکند که در همین دوران با مرگ زودهنگام پدرش مواجه شده و توسط فردی دیگر بزرگ میشود. پس از اینکه مدتی از آن اتفاقات میگذرد و آرنو داستان دیگر بزرگ شده است و عاشق الیز،دختر فردی که او را بزرگ کرده است میشود،این روابط عاشقانه تا جایی ادامه میابد که طی اتفاقی مرگ پدر الیز برگردن او انداخته میشود و اینجاست که بین ایندو جدایی افکنده میشود. پس از آن و پس از اتفاقاتی ارنو متوجه میشود که پدرش یک اساسین و پدر الیز نیز یک تمپلار بوده است و اینجاست که مسئله وخیم تر از قبل میشود و …

همانطور که میبینید داستان بازی بسیار زیباست و واقعا انسان مجذوب اتفاقات آن میشود،اتفاقات غیر منتظره ای که در کنار عنصر عشق جذابیت بخش داستانی را را دو چندان کرده است. البته در کنار داستان بازی که متاسفانه دارای نقص هایی نیز بوده است که به آنها خواهیم پرداخت،شخصیت پردازی Arno را نیز باید به نقص های این بخش اضافه کنیم. شخصیت پردازی ضعیف تمام شخصیت ها بجز شخصیت الیز که یک استثنا در این نسخه محسوب میشود دیگر یک اتفاق همیشگی و عادی در این سری است. اما همانطور که گفتیم الیز از این مسئله مستثناست و بسیاری او را بهترین شخصیت این نسخه نامیده اند. اما از دیگر نقاط بخش داستان میتوان به نقاط گنگ آن اشاره کرد،برای مثال Arno که خود از اشرافزادگان فرانسه بوده چرا پس از مرگ پدرش نزد خانواده اش زندگی نکرده است و اگر خانواده ای نداشته چه اتفاقاتی برای آنها افتاده است؟!

اینها بخشی از سوالاتی است که در طول روایت داستان شما با آنها روبرو خواهید شد و برای آنها پاسخی نخواهید یافت. حال اگر جزئیات این بخش را کنار بگذاریم ترکیب جدال عشق و انتقام  واقعا عالیست که باعث شده تا یک داستان واقعا زیبا انتظار شما را بکشد. بنابراین میتوانیم بگوییم که یوبیسافت در این بخش خوب عمل کرده است و اگر شخصیت پردازی صعیف و نقاط ضعف ریز را رفع میکرد ما الان با یک داستان شاهکار روبرو بودیم.

پاریس در اوج شکوه

همانطور که در بالا گفته شد اتفاقات بازی در زمان انقلاب فرانسه رخ میدهد. بهمین منظور و برای افزایش جذابیت بازی یوبیسافت تمام سعی اش را بر این مسئله متمرکز نمود تا بتواند این شهر تاریخی را به بهترین شکل ممکن بازسازی کند. همچنین قبل از انتشار رسمی این بازی تصاویر و فیلم های زیادی درمورد مقایسه اماکن واقعی و تصاویر آنها در بازی صورت گرفت که نشان میداد سازندگام حداکثر وسواس را بر روی این بخش گذاشته اند تا واقعا احساس کنید که در آن زمان زندگی میکنید. همچنین محیط بازی در این نسخه به بزرگترین سطح خود رسیده است و بجرعت میتوان گفت که بزرگترین محیط در بین نسخه های مختلف این سری،به این نسخه یعنی اتحاد تعلق دارد.  همچنین این شبیه سازی با کمک انجین AnvilNext صورت گرفته است. انجینی که یوبیسافت با بروز رسانی آن سعی کرده تا بهترین عملکرد را از آن استخراج نماید. طراحی ساختمانها،محیط،انسانها و همه چیز به شکلی صورت گرفته که واقعا احساس کنید در آن زمان زندگی میکنید. یوبیسافت با استفاده از این انجین قدرتمند توانست یک عنوان با گرافیک نسل هشتمی را که در بسیاری از بخش های مخصوصا نورپردازی محیط های بسته عالی عمل کرده است،عرضه نماید. شخصیت ها نیز به بهترین و با بالاترین جزئیات طراحی شده اند که ما در بازی شاهد مدل های زیادی هستیم اما هنوز نیز تعداد این مدلها به آن سطحی که یوبیسافت قول داده بود نرسیده است و ممکن است شما در یک صحنه از یک نوع کاراکتر تعداد زیادی را مشاهده نمایید. اما اگر گرافیک نسل هشتمی این نسخه را کنار بگذریم میرسیم به نقاط ضعف بسیار بزرگ این نسخه،یعنی باگهای عجیب و غریبی که در برخی مواقع واقعا آزار دهنده هستند. پس از انتشار این عنوان تصاویر زیادی از باگهای مختلف این عنوان در سراسر فضای مجازی منتشر شد و اعتراضات بر علیه شرکت سازنده آغاز شد تا جایی تا هم اکنون آپدیت های مختلفی برای این بازی منتشر شده است تا بتواند باگها و مشکلات را برطرف نماید. از بزرگ ترین باگها میتوان به غیب شدن اجزا صورت کاراکترها اشاره کرد،البته بنده بشخصه با این مشکل روبرو نشده ام اما باگهای مختلف دیگری را تجربه کرده ام که باعث شده تا از آخرین ذخیره بارگذاری نمایم که واقعا ازار دهنده بود. همانطور که گفتم اگر این باگهای بسیار ابتدایی و البته بهینه نبودن بازی را کنار بگذاریم و چشم پوشی کنیم،این عنوان دارای یک گرافیک نسل هشتمی واقعی بود،گرافیکی که با طراحی های مختلف محیط میتوانست جزء بهترین ها باشد،اما…

نبردی یکنواخت

یوبیسافت قصد داشت تا در این نسخه به آلمان های نسخه اول و دوم بازگردد اما نه تنها این تصمیم کاری درست نبود بلکه بزرگترین اشتباه سازندگان نیز محسوب میشود. گیم پلی اصلی این نسخه همانند نسخه های اول و دوم مخفی کاری است،چیزی که قرار بود در این نسخه به بهترین شکل ممکن شاهد آن باشیم. در این نسخه در اکثر مراحل دشمنان شما در کاخ ها و یا مخفی گاه های خود قرار دارند و شما نیز باید با از پای درآوردن محافظانشان وارد آنجا شده و آنها را از پای درآورید،چیزی که پس از گذشت مراحل مختلف همچنان تکرار خواهد شد و تمامی ندارد و به جایی میرسید که واقعا هیچ علاقه ای برای ادامه ی کار ندارید! همچنین مسئله ای که گیم پلی این عنوان را پیش از پیش خسته کننده و البته کسل کننده میکند،هوش مصنوعی بسیار پایین دشمنان شماست،بطوری که شما از کنارشان عبور میکنید اما متوجه حضور شما نمیشوند و براحتی میتوانید از کنارشان عبور کنید! انگار تنها میتوانند از روبرو شما را ببینند. مسئله ای که واقعا عجیب است،زیرا هوش مصنوعی در چنین سبکهایی واقعا مهم است،زیرا بیشتر جذابیت گیم پلی همچین عناوینی را هوش مصنوعی تشکیل میدهد،چیزی که واقعا در این عنوان شاهد آن نیستیم. البته هوش مصنوعی کاراکتر های اطراف واقعا عالی هستند،زمانیکه وارد بازار میشوید هر کدام در حال انجام کاری هستند و بی هدف در محیط قرار ندارند اما واقعا مشخص نیست که چرا چنین اتفاقی برای دشمنان شما افتاده است. از بخش هوش مسنوعی که بیرون بیایم میرسیم به یکی از جذاب ترین بخش های بازی یعنی پارکور! یکی از نقاط قوت اولین نسخه که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد همین حرکات پارکور و بال و پایین رفتنها از دیوارها و ساختمانها بود،چیزی که حالا ما بطور بسیار واقعی تری با آن روبرو هستیم،حرکات ضبط شده واقعا با وضعیت شما هماهنگی دارند و بالا و پایین رفتن از موانع یک حس واقعا لذت بخشی را بشما انتقال میدهد. البته مشکلی نیز وجود دارد و آن محیط های وسیع بکار گرفته شده در بازی هستند. ماموریت ها طوری هستند که شما مجبور هستید به نقاط مختلف شهر بروید و زمان زیادی را برای پیمودن مسافتها طی کنید و برخلاف نسخه های قبل قابلیت اسب سواری وجود ندارد و شما باید بسیاری از مسافت های طولانی را تنها با حرکت پارکور طی کنید که پس از مدتی واقعا حس یکنواختی را بشما القا میکند. اما یکی از نکات مثبت این بخش همانند نسخه های قبلی وجود حرکات مختلفی است که پس از طی کردن مراحل پیش رو و بدست آوردن مهارت های مختلف میتوانید از آنها استفاده کنید و نبرد هایتان را براحتی انجام دهید. این قابلیت تنها به اینجا ختم نیمشود و شما در این بازی این قابلیت را دارید که بتوانید از میان صدها نوع سلاح قرار داده شده در بازی،سلاح های مورد نیاز خود را قبل از آغاز مراحل انتخاب کنید تا در مواقع مورد نیاز از آنها استفاده کنید. تعداد نوع این سلاح ها آنقدر زیادی است که برخی مواقع واقعا نمیدانید کدام را برای انجام مرحله انتخاب کنید،پیستول،تبر،شمشیر،نیزه و سلاح های مختلفی که میتوانید از میان آنها تعدادی را انتخاب کنید. اما جذابترین بخش،بخش شخصی سازی است،در این بخش بمعنی واقعی کلمه شبیه به فروشگاه کامل اساسینی است. در این بخش از شخصی سازی شما میتوانید هر نوع لباسی را که دوست دارید برای آؤنو انتخاب کنید و حتی بمانند Watch Dogs رنگبندی آنان را نیز تغییر دهید،خیلی کلی بخواهیم بگوییم این شصخی سازی همانند بازی واچ داگز است اما نسخه کلمل آن! در شخصی سازی حتی قابلیت انتخاب Suit های مختلفی را نیز دارید،ست هایی که مربوط به شخصیت های پیشین سری بازی های فرقه قاتلین میشود. همچنین در بازی مراحل فرعی نیز گنجانده شده است وآنقدر تعداد آنها زیاد است که نمیدانید از کدام مرحله باید آغاز کنید و البته این مسئله یکی از نقاط ضعف بازی نیز از دید برخیها محسوب میشده و بسیاری معتقدند که اگر میزان اهمیتی را که سازندگان بر روی مراحل فرعی گذاشته اند،بر روی بخش اصلی داستانی میگاشته اند این عنوان به چنین سرنوشتی دچار نمیشد. در کل اگر بخواهیم درمورد بخش گیم پلی صحبت کنیم سازندگان سعی داشته اند تا با پیاده سازی گیم پلی نسخه های اول این سری بازیها شاهکاری دوباره خلق کنند اما بخاطر وجود مشکلات مختلف در این بخش این امر تداعی نشد.

آوای انقلاب

بمعنای واقعی کلمه صحبت کردن درمورد این بخش از بازی واقعا کاری بیهوده است زیرا دیگر عناوینی که در نسل هشتم و در سطح جهانی منتشر میشوند سعی میکنند تا با استفاده از بهترین دوبلورها و آهنگسازان بی نقص ترین بخش بازی خود را طراحی کنند. همانند نسخه های پیشین موسیقی متن این نسخه نیز واقعا عالی کار شده بود و هیچ نقصی را نمیتوان در ان پیدا کرد،موسیقی زمانی که میبایست حسی را به گیمر القا میکرد این وظیفه را به بهترین شکل ممکن انجام داده است و یک موسیقی متن بیاد ماندنی از این نسخه به یادگار مانده است. همچنین در بخش دوبله دوبلور ها به بهترین شکل ممکن عمل کرده اند و شخصیت های داستان از صدایی مطابق با شخصیت و چهره آنها برخوردار هستند. در کل بخواهیم این بخش را زیر ذره بین ببریم همانند بسیاری از عناوین نسل هشتم بخش موسیقی بی نقص ترین بخش بازی بوده است.

کلام آخر

یوبی سافت وعده داده بود که باری دیگر طعم یک Assassins Creed واقعی را دوباره خواهیچ چشید،اما این اتفاق ره نداد و اشتباهاتی که سازندگان انجام دادند این عنوان نتوانست به آنچه که لایقش بود دست پیدا کند،با اینحال اگر شما از طرفدارن واقعی این سری بازی ها هستید مطمئنا از تجربه این عنوان خسته نخواهید شد،پس این نسخه را نیز از دست ندهید!