کاربری
کاربر گرامی به تالار گفتگوی میهن گیم خوش آمدید . اگر این نخستین بازدید شما از سایت است , لطفا ثبت نام کنید:
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: نقد و بررسی Brothers: A Tale of Two Sons

  1. #1
    # کاربر سایت
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    10
    تشکر
    3
    تشکر شده 18 بار در 8 ارسال

    نقد و بررسی Brothers: A Tale of Two Sons

    Brothers.jpg

    بازی داستان دو برادر اسکاندیناویایی را دنبال می کند که برای درمان پدر مریضشان باید دارو تهیه کنند و این دارو آب شفابخشیست در کنار درخت زندگی و دو برادر باید خود را به این درخت برسانند.مادر این دو کودک طی یک حادثه دریایی در گذشته و به همین دلیل برادر کوچکتر یعنی Naiee ترس از شنا در آب دارد.بعد از این جزئیات داستانی حقیقت امر این است که ابتدای بازی چندان جذابیتی ندارد و کنترل نه چندان آسان بازی (با هر دستگاه و وسیله ای) هم چندان به این موضوع کمک نمی کند گرچه زمانی که به آن عادت کنید می توانید روان بازی کنید.شما دو شخصیت را همزمان می توانید در بازی کنترل کنید.برادر بزرگتر که قدرت بیشتری دارد و می تواند در آب هم شنا کند و همچنین راه را بهتر بلد است و راه را نشان می دهد.برادر کوچکتر که می تواند از نرده ها و جاهای باریک به راحتی عبور کند اما نمی تواند شنا کند.برای گذشتن از موانع بازی نیاز به همکاری دو برادر هست گرچه در نقاط مختلف به طور مرموزی وسایل مکانیکی وجود دارد که با وجود دو نفر می توان آن ها را فعال کرد (یعنی اگر یک وسیله سه نفره موجود می بود کل داستان لنگ می موند اما خب بازی Indieهست و نباید انتظار بالایی از این لحاظ داشت).به طور مثال برای بالا رفتن از نقاط بلند برادر بزرگتر باید قلاب برای برادر کوچک تر بگیرد تا وی برای او طناب یا وسیله ای فراهم کنید تا او هم به وی محلق شود.می توان گفت از نیمه های بازی جذابیت بازی نمایان می شود.محیط های زیبای بازی علی رقم گرافیک نه چندان خاص بازی چشم نواز و زیبا هستند.داستان به جاهای باریک می کشد و کم کم تم تاریک و تراژدی بازی نمایان می شود.همچنین از نیمه های بازی موانع بازی و راه های عبور از آن ها نیز جذاب تر می شوند.به طور مثال در بخشی از بازی دو برادر به هم دیگر طناب پیچ می شوند و بدین وسیله از موانع صعب العبور رد می شوند.
    گیم پلی بازی شامل انجام این گونه پلتفورمینگ ها و معماهای نسبتا ساده و برخی نبردها با boss ها هست و به غیر از این دشمنان زیادی در بازی مزاحم شما نیستند و حتی نبردها هم معماگونه اند و شما باید از فکرتان برای شکست دشمن استفاده کنید.شما علاوه بر انجام معماهای گوناگون با مسائل مختلف روبرو می شوید به فرض یک نفر درحال خودکشیست و می توانید جلوی وی را بگیرید یا برای ادامه ماموریتتان باید در یک نقطه از بازی از دریای خون عبور کنید و جنازه های سر راه را تکان دهید یا حتی آن ها را در صورت نیاز تکه تکه کنید تا مسیرتان باز شود(جنازه ها غول پیکرند).همین نشانه ها باعث می شود که تا حدی بدانید قرار هست چه اتفاقی بیافتد و بدانید که شاید پایان خوشی در انتظارتان نباشد.
    اسپویلر:جالبی اینجاست که بعد از اینکه برادر بزرگتر کشته می شود با دکمه هایی که او را کنترل می کردید می توانید برادر کوچکتر را از موانع عبور دهید و بازی اینگونه نشان می دهد که روح وی به برادر کوچک نجوا می کند و به وی راهنمایی می دهد که چگونه تکی کارها را انجام دهد.
    در طول بازی خواهید دید که بر روی جزئیات کار شده مثل رد پای شما در برف ها,باقی ماندن لکه خون ها تا زمانی که با آب پاک شوند و …همچنین در برخی مناطق بازی صندلی هایی قرار داده شده که می توانید راحت بر روی آن ها استراحت کنید و مناظر اطراف را نگاه کنید که بسیار زیبا طراحی شده اند.
    موسیقی بازی بخش مهم دیگر بازیست که به جذابیت کار افزوده و بسیار با داستان و تم بازی سازگار است به خصوص که شرایط احساسی داستان موسیقی خوب می طلبد و سازندگان از این موضوع غافل نبوده اند.صداگذاری خاصی بر روی شخصیت ها انجام نشده گرچه دیالوگ های کوچکی وجود دارد که به نظر می آید به زبان من در آوردی باشد.
    شاید بهتر باشد که بازی با کنترل یا با کنسول انجام شود اما به وسیله کیبورد هم شدنیست و اگر به کیبورد مسلط باشید چندان مشکلی نخواهید داشت.مدت زمان بازی نسبتا کوتاه است (شاید حدود ۴ ساعت) و همانطور که گفته شد بخش جالب بازی از نیمه های آن شروع می شود و بدین ترتیب شاید بهتر می بود که بازی از همان ابتدا سعی می کرد که بازیکن را بیشتر جذب کند یا اینکه مدت زمان بازی بیشتر می بود.معماهای بازی می توانستند بهتر باشند و پلتفورمینگ بازی هم تنها مورد خاصی که دارد کنترل همزمان شخصیت هاست.در نهایت بسیار زیبا و با احساس طراحی شده و برای هواداران بازی هایی که بر روی محیط و داستان تمرکز دارند توصیه می شود اما همانطور که گفته شد بهتر است تا به اواسط بازی نرسیده اید در مورد آن قضاوت نکنید.



    ⓟⓞⓞⓡⓘⓨⓐ_ⓚⓗ ᴘ̶̷̲̅ᴏ̶̷̲̅ᴏ̶̷̲̅ʀ̶̷̲̅ɪ̲̅ ̷ʏ̶̷̲̅ᴀ̶̷̲̅-̶̷̲̅ᴋ̶̷̲̅ʜ̶̷̲̅ █░░█ ▒█░▄▀   ░░   █▀▀█ █░░█ ▀█▀ ▒█▀▀█ █▀▀█ █▀▀█ ▒█▀▀█
    █▀▀█ ▒█▀▄░   ▀▀   █▄▄█ █▄▄█ ▒█░ ▒█▄▄▀ █░░█ █░░█ ▒█▄▄█
    ▀░░▀ ▒█░▒█   ░░   ▀░░▀ ▄▄▄█ ▄█▄ ▒█░▒█ ▀▀▀▀ ▀▀▀▀ ▒█░░░

    poor iya _khــــ ــــ ِ


  2. 8 کاربر مقابل از Pooriya_kh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.

    -OSTAD $HAH- (10-25-2014),ABS92 (10-25-2014),davood4010 (10-25-2014),Iker Casillas (10-25-2014),Majid98 (10-25-2014),mihangame (10-26-2014),Mohammad (10-25-2014),pepsicoola (10-25-2014)

  3. #2
    # مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    دنیای مجازی
    نوشته ها
    775
    حالت من
    پلتفرم محبوب من
    تشکر
    1,260
    تشکر شده 889 بار در 418 ارسال
    I am a soldier. I've served my country for twenty years. But if I'm captured or killed, I know that nobody will come to rescue me. I won't even get a funeral. Because the nation I protect can never admit that I exist. So my death would go unremarked, my bones would go uncleaned. I don't know if that day will come... but I do know that it must not be today. I am invisible. I am relentless. I am Sam Fisher. I am... a Splinter Cell


  4. 2 کاربر مقابل از Iker Casillas عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.

    ABS92 (10-25-2014),Majid98 (10-25-2014)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
درباره ما

میهن گیم در ابتدای سال 1392 در جهت حمایت از بازیهای ایرانی پا به عرصه رقابت مابین سایتهای خبری بازیهای ویدئویی گذاشت. امیدواریم بتوانیم قدمی هر چند کوچک جهت پیشرفت صنعت گیم در ایران برداریم

دوستان ما
لینک های مفید
ابزار ها