ناجیان لندن | نقد و بررسی Assassin’s Creed Syndicate
عرضهی سالانهی سری Assassin's Creed دل خیلی از طرفداران را زده است تا جایی که بسیاری از طرفداران سرسخت آن هم معتقدند شاید بهتر باشد Ubisoft کمی به سری محبوب خود استراحت دهد و این در حالیست که خود یوبیسافت معتقد است عرضهی سالانهی این فرانچایز محبوب باعث پیشرفت آن میشود و کمک میکند تا سازندگان ایرادات خود را در آینده اصلاح کنند. سیل این انتقادات زمانی به اوج خود رسید که Unity فراتر از یک شکست ظاهر شد و حتی نتوانست به عنوان یک بازی متوسط خود را معرفی کند تا ایدهی به ظاهر جذاب فرانسه زیر تیغ باگ قربانی شود. پس از فاجعهی Unity شایعات مبنی بر ساخت یک AC جدید شروع شد. برخی منابع نسخهی بعدی این فرنچایز را Victory اعلام کردند که پس از مدتی به صورت رسمی Assassin's Creed Syndicate معرفی شد. پس از دریاهای کاراییب و انقلاب فرانسه، انقلاب صنعتی اروپا – که لندن در آن پیشگام بود – میتوانست ایدهی جالبی باشد. پس از انتشار بازی شاهد نظرات ضد و نقیضی از کاربران بودیم. برخی ادعا داشتند Syndicate توانسته به خوبی شکست Unity را جبران کند و برخی آن را شکست دیگری میدانستند. در ادامه با نقد و بررسی Assassin's Creed Syndicate با شما خواهیم بود.
نام: Assassin's Creed Syndicate
سازنده: Ubisoft Quebec
ناشر: Ubisoft
پلتفرم ها: PC، Xbox One، PS4
تاریخ انتشار: ۲۳ اکتبر ( نسخه نسل هشتمی ) – ۱۹ اکتبر ( نسخه PC )
داستان بازی از سال ۱۸۶۸ آغاز میشود جایی که انجمن برادری در لندن تقریبا سقوط کرده است. Henry Green یکی از معدود اساسینهای باقیمانده طی نامهای از انجمن برادری درخواست کمک میکند. دوقلوهای فرای ( Frye ) یعنی جیکوب ( Jacob ) و ایوی ( Evie ) تصمیم میگیرند برخلاف دستور انجمن، به لندن رفته تا هم به Henry کمک کنند و هم تکهی دیگر Eden را پیدا کنند ( در بازی اشاره نشده اما محض اطلاع، ایوی کمی بزرگتر از برادرش است ) . شخصیت پردازی کرکترهای بازی چندان جالب نیست. رفتارهای جیکوب و ایوی هیچ سنخیتی با قاتلان ندارد. یکی از بزگترین اشکالاتی که از AC3 میگرفتند شخصیت بیش از اندازه خشک و جدی کانر کنوی بود. اینطور که به نظر میرسد یوبیسافت میخواست با جیکوب و ایوی کرکترهایی شبیه به اتزیو بسازد اما واقعیت این است که این دو بیش از حد برای قاتل بودن شوخطبع هستند! به شخصیت های اصلی دیگر هم که نگاه میکنیم، وضعیت بهتری ندارند. طبق سنت سری Assassin's Creed در این نسخه هم شاهد شخصیتهای تاریخی و واقعی چون الکساندر گراهام بل و چارلز دیکنز هستیم. شخصیت پردازی این دو هم چندان دلچسب و دلنشین نبوده و چنگی به دل نمیزند. همانطور که قبلا هم گفتم ایده، ایدهی جالبیست و داستان جالبی هم به دنبال خود دارد. یکی از مهمترین ویژگیهای یک بازی برای بازیکنان، داستان است که یوبیسافت در داستانسرایی کار خود را بلد است. شاید اگر از AC IV Black Flag فاکتور بگیریم، بقیهی اساسینها یک خط داستانی مشخص و معین داشتهاند. در Syndicate هم به همین شکل است. روایت داستان به گونهایست که در بازی سردرگم نخواهید شد و قاعدتا نباید سوال بدون جوابی برایتان باقی بماند. هدف دو شخصیت هم مشخص است. ایوی بیشتر روی پیدا کردن Piece of Eden تمرکز دارد و شخصیت شادتر و شوختر بازی یعنی جیکوب فرای بیشتر روی نجات دادن لندن مانور میدهد. در این میان هنری به هر دو کاراکتر برای رسیدن به اهدافشان کمک میکند. از میان شخصیتهایی مثل دیکنز، مارکس و گراهامبل هم شاید مفیدترین گراهامبل باشد که با تجهیزاتی که در اختیارتان میگذارد راهتان را هموارتر میسازد. بهطور کلی شاید شخصیتپردازی کاراکترهای ACS خوب نباشد اما روایت مناسب داستان و روابط طبیعی و مکملمانند کاراکترها شاید بتواند تا حدودی حواس ما را از این مشکل پرت کند.
پس از ورود جیکوب و ایوی به لندن، از یک قطار به عنوان مخفیگاه و پناهگاه خود استفاده میکنند. در این قطار با شخصیتهایی آشنا میشوید که به شما ماموریت هایی میدهند. قطار همچنین یک مکان فوق العاده برای جمع شدن و نقشه کشیدن اساسین ها به حساب میآید. این قطار در مپ بازی یک جای خاص ساکن نیست و هر بار در یک ایستگاه دیده میشود. البته برای ورود به آن مجبور نیستید مسافت زیادی را طی کنید میتوانید با Fast Travel در ظرف چند ثانیه خود را به قطار برسانید.
یکی از مسائلی که باعث خستگی بازیکن در نسخههای قبلی میشد، سادگی مبارزات بود. این مشکل در Unity حل شد و شاهد مبارزات سخت و چالش برانگیز بودیم به طوری که نمیتوانستید در یک محوطه همزمان با ۱۰ سرباز بجنگید. در Syndicate مبارزات سخت نبوده و شاید واژهی "طاقت فرسا" توصیف بهتری در این باب باشد. برای از بین بردن دشمنان باید زمان زیادی بگذارید و این به خاطر Dodge یا Block دشمن نیست! بلکه به خاطر جان سخت بودن آنهاست. البته با تغییر و Upgrade تجهیزات خود تا حدی میتوانید از این مورد چشمپوشی کنید اما اگر قرار باشد موشکافانه به قضیه نگاه کنیم، یک مشکل به حساب میرود. نکته مثبت مبارزات، اهمیت پیدا کردن چاقو ( Knife ) و تفنگ است. همانطور که گفته شد جان سخت بودن دشمنان برایتان مشکل ایجاد میکنند و در این هنگام است که گلوله، چاقو، بمب دود و … نقش مهمی در مبارزات ایفا میکنند. علاوه بر این، برای مراحلی که میخواهید از مخفیکاری استفاده کنید چاقوها کمک شایانی به شما میکنند. در استفاده از المان مخفیکاری میتوانید روی هوش مصنوعی پایین دشمنان نیز حساب کنید! پنهان شدن در یک گاری ینجه و کاه و ناپدید شدن میان جمعیت تجربهی جدیدی برایتان نخواهد بود اما قایم شدن در کالسکهها میتواند روش جدیدی برای پنهان شدن باشد. در بیشتر نقاط شهر، دوستانی را پیدا میکنید که میتوانند در مبارزات به شما کمک کنند. وقتی بازی را شروع میکنید فقط میتوانید دو نفر را با خود ببرید اما در ادامه با Upgrade کردن بخش Gang Upgrade میتوانید این عدد را به پنج برسانید.
حضور پلیس در خیابانهای لندن یکی از کارهای جالبیست که یوبیسافت در ACS انجام داده است. پلیسها کمی آزادی عمل شما را محدود میکنند و با توجه به اینکه خلاص شدن از شر آنها کار سادهای نیست بهتر است در مقابل دیدگان پلیس دست به هنجارشکنی نزنید! البته این برای دشمنان و دوستانتان هم صدق میکند و میتوان از پلیسها به عنوان نیروی کمکی هم استفاده کرد! یکی از مواردی که اشاره به آن خالی از لطف نیست، تقریبا بیتفاوت بودن جیکوب و ایوی در مبارزات است. تفاوتی ندارد ایوی باشید یا جیکوب چرا که نوع حملات، سرعت ضربه، قدرت، چالاکی و … هر دو شخصیت یکسان است. وقتی به بازی هایی چون GTA V و Batman Arkham City که بیش از یک کاراکتر قابل بازی دارند نگاه میکنیم، میبینیم هر شخصیت ویژگی خاص خود را دارد. مثلا در Batman AC شخصیت زن گربهای حرکات سریعتری دارد ولی بتمن کندتر است اما قدرت ضربات بتمن بیشتر است. این حداقل تفاوتی است که باید بین دوقلوهای فرای وجود داشته باشد که متاسفانه یوبیسافت هیچ توجهی به این نکته نداشته است.
وجود کالسه در ACS به شما کمک میکند تا سریعتر به مقصد خود برسید. گستردگی نقشهی بازی یکی از نکات مثبتی است که نباید به سادگی از آن گذشت. در چنین نقشهای مطمئنا پیاده گشت و گذار کردن میتواند سبب خستگی بازیکن شود. به همین دلیل وجود یک وسیلهی نقلیه در بازی ضروری به نظر میرسید. مشکلی که در مورد کالکسهها وجود دارد و باید به آن اشاره کنیم هندلینگ بد آنها است. شاید پس از چند ساعت بازی کردن این مشکل برایتان حل شود و اصلا به چشم نیاید اما واقعیت این است که هندلینگ کالسکهها به معنای واقعی اذیتکننده است. اگر خاطرتان باشد عنوان Watch Dogs هم در هندلینگ ماشین مشکلاتی را داشت که اتفاقا انتقادات سنگینی را هم متحمل شد. میتوان گفت هندلینگ کالسکههای ACS از آن هم بدتر است! پس از مبارزات کشتیها در Black Flag شاهد مبارزه با وسیلهی نقلیه در سری AC نبودیم. در Syndicate شاهد مبارزات با کالسکه خواهید بود که شاید در ابتدا جالب به نظر برسد اما پس از مدتی متوجه خواهید شد این المان اضافه شده چندان جذاب هم نیست و گاهی اوقات کسل کننده میشود. بهترین حالت برای پیروز شدن در این نبردها رفتن روی سقف کالسکه و کشتن دشمن با تیغهی مخصوص اساسین هاست. اگر این روش را امتحان کنید احتمالا هرگز به کالسکه به عنوان یک وسیلهی جنگی نگاه نخواهید کرد!
در طول گشتن در شهر تا دلتان بخواهد سوژه برای شروع یک مبارزه پیدا میکنید. از دیده شدن توسط دشمنان گرفته تا برخوردن به یک کالسکهی حمل محموله برای دشمنان که میتوانید آن را بدزدید. خوشبختانه آیتمهایی به بازی اضافه شده تا در مبارزات از آنها استفاده کنیم. یکی از آیتمهای اضافه شده Voltaic Bomb است که در صورت کمک به "بل" این آیتم را از او دریافت میکنید. این آیتم برای زمانی که میخواهید دشمن را غافلگیر کنید بسیار کارامد بوده و با شوک الکتریکی که به آنها وارد میکند، مدتی زمان برایتان میخرد تا کارتان را راحتتر پیش ببرید. Rope Luncher دیگر وسیلهی کارامد بازیست که اتفاقا این یکی را هم به "بل" مدیونید. این وسیله از نقطهای به نقطهی دیگر یک طناب وصل کرده تا شما بتوانید سریعتر و راحتتر روی هوا خود را به مکان مورد نظر برسانید. همچنین این آیتم برای هنگامی که میخواهید از Air Assassination استفاده کنید بسیار مفید خواهد بود. توانایی آدمربایی به بازی اضافه شده تا هم یک نوآوری باشد و هم یک امکان جدید برای پنهان شدن از دید دشمنان. وقتی یک دشمن را میدزدید میتوانید پشت او به قایم شده و بدون اینکه توسط پلیس یا تمپلارها دیده شوید او را سوار کالسکه کرده و به مقصد مورد نظر برسانید. المان های اضافه شده به گیمپلی نقش اساسی را در به دست آوردن XP و پیروزی در چالشهایی که در هر ماموریت به شما داده میشود ایفا میکنند. برای مثال در بخش Challenge یک ماموریت به شما گفته میشود که هدف را زنده به مقصد برسانید در این صورت باید هدف را بدزدید و سوار کالسکه کنید.
کامل انجام دادن چالش داده شده به پاداش شما ( هم پول هم XP ) میافزاید. با پولی که به دست میآورید میتوانید لباس و سلاح بخرید و با XP هم میتوانید مهارت ( Skill ) جدیدی را آنلاک کنید. علاوه بر پول و تجربه، پس از به پایان رساندن برخی ماموریتها لباس یا سلاحی برایتان آنلاک میشود. برخلاف نسخههای قبل، مراحل از تنوع کافی برخوردارند و یک مرحله به شکلهای متفاوت تکرار نمیشود! این موضوع در مورد چالشهایی که به شما داده میشود هم صادق است. مهم نیست در چه نوع مرحلهای هستید، همیشه میتوانید به کمک دوستان کار خود را به پایان برسانید. البته اگر ترجیح میدهید ماموریت را به صورت مخفیکاری انجام دهید توصیه میشود بدون کمک دیگران کارتان را پیش ببرید چرا که هوش مصنوعی نیروهای خودی به اندازهی دشمنان ضعیف است و باعث دیده شدنتان میشوند. یکی از نکات مثبت گیمپلی در ACS تنوع لباسها برای هر دو شخصیت جیکوب و ایوی است. لباس هایی با طرح و رنگ و البته ویژگیهای متفاوت که به جذابیت شخصیتهای اول بازی میافزاید.
از بخش پرفراز و نشیب گیمپلی که بگذریم به گرافیک بازی میرسیم. AnvilNext موتورگرافیکی بازی بوده که از ورژن جدید آن در Rainbow Six Siege استفاده شده و در For Honor استفاده خواهد شد. از ورژنهای قدیمیتر این انجین در AC IV و AC III استفاده شده است. سازندهی این انجین هم خود یوبیسافت است. اگر بخواهیم با یک کلمه گرافیک بازی را توصیف کنیم بهتر است از واژهی "قابل قبول" استفاده کنیم. مطمئنا ملاک قرار دادن ACU برای تشخیص پیشرفت گرافیکی در ACS کار درستی نیست. باگ یکی از همراهان جدانشدنی سالهای اخیر یوبیسافت بوده و در ACS هم قابل مشاهده است اما به مراتب کمرنگتر. بهشخصه در پلتفرم PC باگی را مشاهده نکردهام که باعث شود یک ماموریت را تکرار کنم. این همان چیزی است که در Unity و با درصد کمتر در Black Flag به وفور دیده میشد. اما خب هنوز هم مشکلاتی مثل فرورفتن پا در چمن، لباس در زمین و باگهایی از این قبیل هستیم. کیفیت تکسچرهای بازیهای اخیر یوبیسافت چنگی به دل نزده و Syndicate هم استثنا نیست. گرچه نمیتوان گفت طراحی تکسچرها ضعیف و بد بوده، اما نمیتوان از کلماتی مانند عالی و فوق العاده برای وصف آن استفاده کرد. درمورد چهره پردازی میتوان هم سازندگان را تحسین کرد هم سرزنش. اگر به صورت جیکوب، ایوی، هنری و به طور کلی شخصیتهای اصلی بازی نگاه کنید جزئیات صورت به خوبی در آنها رعایت شده اما ریشهای صورت کاراکترها به خصوص چارلز دیکنز کمی تو ذوق میزند. کافیست وقتی یکی از شخصیتها در حال حرف زدن است به صورت او دقت کنید و میبینید موقعیت و حالت روحی او کاملا با جزئیات صورتش تطابق دارد. وقتی در حال حرکت در خیابان هستید مطمئنا به چالههایی برمیخورید که در آنها آب جمع شده است. در این مورد واقعا کار یوبیسافت قابل ستایش است چرا که به واقعی ترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده است. از نسخهی Brotherhood به بعد، یکی از بهترین قسمتهای گرافیک بازی باران و آب بوده است و در سیندیکیت هم این ویژگی صحت دارد. از خیس شدن سر و صورت و لباس کاراکترها هم که بگذریم افکتهای باران در این نسخه عالی بوده و شاید بتوان از آن به عنوان موفقترین کار یوبیسافت در بخش گرافیکی ACS یاد کرد.
تیم سازنده روی افکتهای آتش هم کار کردهاند اما واضح است هنوز جا برای پیشرفت در این بخش وجود دارد. از دیگر جذابیتهای گرافیکی ACS که اتفاقا تاثیر مستقیم بر جذابیت در گیمپلی نیز دارد تخریب پذیری فوق العادهی محیط و کالسکههاست. اگر این عنوان را تجربه کرده باشید نیاز به توضیح نیست که با هر برخورد کالسکهها به هم، شاهد پرتاب تکههای چوب هستیم. حتی برخی از این تکهها روی سقف و کنارههای کالسکه باقی میمانند. پس از اتمام مبارزه با کالسکه میتوانید خودتان پیاده شده و مشاهده کنید. تخریب پذیری محیط هم دستکمی ندارد و چشمنواز است. اما نکتهی جالب دیگر برخورد چرخهای کالسکه با زمین و ایجاد جرقه است که به شخصه از یوبیسافت انتظار چنین چیزی را نداشتم. سایهپردازی و نورپردازی محیط هم با اینکه بینقص نیست اما میتواند نمرهی قبولی را بگیرد. به طور کلی اگر به طراحی لندن نگاه کنید واقعا چشمنواز بوده و لذت میبرید. معماری شهر با خیابانهای پررفت و آمد و شلوغ و مردمی که پیاده یا سواره به سویی میروند بسیار زیباست. شاید بهتر بود یوبیسافت در انتشار بازی عجله نکند چرا که این عنوان حداقل از حیث گرافیکی پتانسیل بالایی برای بهتر شدن داشت. البته لازم به ذکر است AnvilNext هم سابقهی چندان درخشانی ندارد و قبلا شاهد مشکلات این انجین در عنوان AC Unity بودهایم.
یکی از آهنگسازان این نسخه آقای Austin Wintory و است. از آنجا که بعید میدانم با ایشان آشنایی داشته باشید بهتر است اشاره کنم ایشان یکی از آهنگسازان عنوان The Order: 1886 هم بودهاند. گروه Tripod هم در آهنگسازی ACS نقش داشتهاند. این گروه استرالیایی معروفیتی ندارند و به جز چندبار حضور در تلویزیون و رادیو و ریلیز کردن چند DVD کار خاصی که بتوان به آن پرداخت انجام ندادهاند. موسیقیهایی که در طول بازی میشنویم با توجه به اتمسفر بازی بسیار شنیدنی بوده و حس حال لندن ویکتوریایی را به ما القا میکند. اما مشکلی که وجود دارد در مبارزات هیچگونه موسیقی که بتواند حس هیجان را در بازیکن ایجاد کند وجود ندارد. شاید فاکتور موسیقی نسبت به بقیهی ارکان اهمیت کمتری داشته باشد اما این به آن معنی نیست نقش کمرنگی در بازی دارد. قطعا آهنگسازان میتوانستند با اضافه کردن چند ترک مناسبتر، هیجان مبارزات را بیشتر کنند.
صداپیشگان شخصیتها انتخابهای خوب و بهجایی بودهاند. آقای Paul Roger Amos صداپیشهی جیکوب فرای است. آموس شخصیت معروفی نیست و معروفترین هنرنماییاش مربوط به سریال Lost Girl است. این اولین حضور آموس در سری AC است. Victoria Atkin هم وظیفهی صداپیشگی ایوی را بر عهده دارد که او هم حداقل در ایران چهرهی معروفی نیست. این دو به خوبی توانستهاند از پس وظایف خود به عنوان صداپیشه برآیند که البته این بیشتر مربوط به کمپانی یوبیسافت است که همانطور که گفتیم، انتخابهای خوبی را در این زمینه داشته است. به جز کاراکترهای اصلی بازی، صدای خاصی از NPCها شنیده نمیشود و محیط بازی کمی سوت و کور است. البته این وضعیت وقتی سوار کالسکه باشید تغییر میکند.
میتوان از روی کاراکترها حدس زد یوبیسافت میخواست از کانر خشن و خشک و ادوارد یاغی و قانون شکن فاصله بگیرد و شخصیتهای جیکوب و ایوی را به اتزیو نزدیک کند. اگر نظر شخصی مرا صادقانه بخواهید باید بگویم یوبیسافت شکست بزرگی در این زمینه متحمل شد. شاید جزئیات صورت و چارچوب کلی رفتار جیکوب به اتزیو تا حدودی شباهت داشته باشد اما واقعیت این است جیکوب زیادی آبکی است و حداقل من یکی نتوانستم با این شخصیت ارتباط برقرار کنم. واقعیت دیگری که باید به آن اعتراف کنیم ACS شاید با هدف جبران شکست Unity وارد بازار شد اما هرگز نتوانست آنطور که باید خود را نشان دهد و ایرادات ریز و درشت ACهای اخیر را باز هم به همراه داشت. مشکلاتی که در زمینهی گیمپلی شاهد آنها بودیم را در بالا خواندید و اگر خودتان هم تجربه کنید بهتر درک خواهید کرد. مبارزات بیروح و با مشکلات فراوان و دشمنانی که نه خوب دفاع میکنند نه خوب حمله و فقط دیر میمیرند. مبارزات با کالسکهای که دلمان را با آن صابون زده بودیم به هیچ وجه در حد انتظار ظاهر نشد. البته بیانصافی نکنیم گیمپلی دستخوش تغییرات مثبتی چون اضافه شدن آیتمهای مذکور، قوت گرفتن بخش مخفیکاری و اضافه شدن منوی Skills شده بود اما باز هم پایینتر از حد انتظارات ظاهر شد. گرافیک بازی موفقترین بخش بازی بود که میتوانست از این هم بهتر شود اگر تیم سازنده کمی بیشتر روی آن کار میکرد. و در نهایت باز هم ما ماندیم و اساسینزکریدی که فقط و فقط "بهتر" از Unity بود. شاید با خود بگویید این میتواند پرواز دوبارهی اساسینها باشد اما من میگویم اینچنین نیست. اگر یوبیسافت بخواهد با همین رویه پیش برود بعید میدانم شرایط کنونی تغییر چندانی پیدا کند. سخن آخر را بگویم و مقاله را به پایان برسانم; زمانی AC با متای بالای ۹۰ توانست به محبوبترین IP تاریخ یوبیسافت تبدیل شود و حالا متای ۷۸ برای طرفداران راضیکننده است! برای من که یکی از طرفداران قدیمی و پر و پا قرص Assassin's Creed بودهام سخت است اما باید اعتراف کنم که این IP سال به سال کوچکتر شده و سایهای از آن ACهای اولیه نیست. با تمام این اوصاف یوبیسافت احتمالا تا چند ماه آینده یک AC جدید با یک نام پر زرق و برق دیگر را معرفی خواهد کرد و صدالبته طرفداران همیشگی خود را خوشحال میکند اما این وسط نام Assassin's Creed است که کوچک و کوچکتر میشود.
ممنون محمد جان نقدت حرف نداشت . به شخصه تونستم با این نسخه ارتباط بیشتری بر قرار کنم نسبت به AC IV و UNITY . :yes:
ممنون که مطالعه کردی. یونیتی که فاجعه بود کلا:دی ولی شخصا عاشق Black Flag هستم. تنها مشکلش دور شدن از ریشه ها بود وگرنه به نظر خودم از هر نظر از سیندیکت بهتر بود:دی
به شخصه خیلی دوست دارم این نسخه رو بازی کنم به نظر میاد بهتر از نسخه های Unity و Black Flag باشه :sidefrown:
خسته نباشی.
تجربهش که نکردم منتهی فکر نکنم هنوزم نسخهای توی این سری در حد BF از لحاظ تنوع تو گیمپلی داشته باشیم. سرگرم کننده بود شدید:دی
خسته نباشی محمد جان
این نسخه به نظر میرسه بیشتر برای جبران مشکلات قبلی منتشر شده و تا حدودی هم تونسته انتظارات رو برآورده کنه
به هر حال نمره ی منصفانه ای گرفته ممنون بابت نقد :yes:
نقد خوبی بود ولی نمره پایانی رو یکم کم دادید
منم با شما موافقم باید نمره بیشتری میگرفت ولی انصافا مقاله خوبی بود :-)
ولی من شخصا بازی های اساسین کرید رو خیلی دوست دارم. مخصوصا این اخری که ظاهرا خیلی خوبه :inlove: :inlove: :inlove: :inlove:
بسیار مقاله عالی بود.از همه دست اند در کاران سایت میهین گیم نهایت تشکر رو دارم.واقعا خسته نباشید