به خاطر همه چیز | بیوگرافی ولادیمیر ماکاروف

دنیا جولانگاه توست. دنیا محل نبرد توست. در سرتاسر این دنیا خون برادرانت، فرزندانت، همه ی عزیزانت تو را صدا میزنند و فریاد می کشند. تو نمی توانی فریاد آن ها را بشنوی. اینجا خاک تو نیست. اینجا سرزمین تو نیست. اما تو می توانی خیلی کارها بکنی، تو خواهی توانست. تو خواهی توانست… ولادیمیر ماکاروف یکی از آنتاگونیست های اصلی سه گانه Modern Warfare است. وی در MW2,MW3 کاراکتر منفی قضیه بود و در جناح شرقی ها قرار داشت. به عقیده بسیاری ماکاروف یکی از بهترین Badman های نسل هفتم از نظر کاراکتر پردازی است. ماکاروف عضو جنبش ناسیونالیست های افراط گرا در روسیه بود. وی عقیده داشت برای پیروزی بر غرب، جان انسان ارزشی ندارد و به زانو در آوردن ایالات متحده و هم پیمانانش،کاری است که تحت هرشرایطی باید انجام شود و روسیه باید دینش را به Imran Zakhaef ادا کند.

از کودکی ولادیمیر ماکاروف هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست. پس از این که Soap Mac Tavish، رهبر افراط گراهای روسیه یعنی زاخائف را به قتل می رساند، ولادیمیر ماکاروف جانشین وی میشود.از این جا است که غربی ها تصمیم میگیرند در مورد وی اطلاعات جمع آوری شود و ژنرال شپرد، کاراکتر منفی نسخه MW2 متوجه می شود که ماکاروف در جوانی و در دهه ۹۰ میلادی به عضویت چتر بازان روسیه در می آید و از آکادمی نظامی Frunze، درجه ی Captain یا همان کاپیتانی را به دست می آورد. او بعدها به عنوان فرمانده یک تیم چترباز روسیه، برای سرکوب مردم چچن به دستور بوریس یلتسین، راهی این منطقه می شود و با نیروهای خطرناک چچن درگیر می شود. در پی اقدامات ماکاروف و قتل عام فجیع گونه مردم چچن، سازمان ملل متحد اعلام کرد که در فهرست کسانی که حقوق بشر را نقض کردند، ماکاروف در صدر قرار دارد! وی به ناچار مجبور شد ارتش را ترک کند و دیگر هیچ گاه نتوانست به ارتش روسیه بازگردد. ماکاروف به همین دلیل کینه ای بیمارگونه از روسیه به دل گرفت و به سراغ حزب افراط گرای روسیه رفت. ایمران زاخائف، رهبر این حزب، عقاید سوسیالیستی داشت و معتقد بود که اتحاد جماهیر شوروی باید دوباره تشکیل شود تا بتواند دوباره، سدی در برابر غرب باشد. زاخائف با آغوش باز از ماکاروف استقبال کرد و ماکاروف در اواسط دهه ۹۰ میلادی به عضویت این حزب در آمد. وی قبل از آن که به عضویت این حزب در بیاید به کارهایی از قبیل ترور، قاچاق انسان، بمب گذاری و … روی آورد. ماکاروف تصمیم داشت از دولت روسیه انتقام بگیرد. عقاید ضدغربی وی نیز با عضویت در حزب افراط گرا گسترده تر شد و وی به این اعتقاد یافت که تحت هر شرایطی، یک روسی باید یک آمریکایی را به قتل برساند.

۱۹۹۶، تروری که نافرجام ماند…

در سال ۱۹۹۶، Cpt. Mac Milan به همراه Lt. Price(پرایس هنوز به درجه کاپیتانی نرسیده بود) عازم اوکراین می شوند تا در منطقه پریپیات، در نزدیکی چرنوبیل، ایمران زاخائف را به قتل برسانند. زاکائف برای به دست آوردن منابع سوختی، با افرادی در اوکراین مذاکره می کند. وی میخواهد برای تداوم حرکت واحد های زره پوش خود، از منابع اوکراین استفاده کند. در این بین پرایس، موفق نمی شود زاکائف را به قتل برساند و بازوی زاخائف قطع می شود. در این بین ولادیمیر ماکاروف و همکارش Yuri، زاخائف را نجات می دهند. همین امر باعث می شود زاخائف به ماکاروف اعتماد کند و او را دست راست خود قرار دهد. حضور ولادیمیر ماکاروف در این حادثه، در عنوان Call Of Duty Modern Warfare 3 مشخص می شود.

خاورمیانه، سی هزار سرباز کشته شدند…

یوری… با فشردن این دکمه، هزاران روح از بدن هایشان جدا خواهند شد…

در سال ۲۰۱۱، در حالی که تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا، به دنبال خالد آل اسد می گردند، ماکاروف برای این که خال اسد زنده بماند، تصمیم میگیرد سی هزار سربازی را که در خاورمیانه پیاده شده اند به وسیله یک بمب هسته ای از بین ببرد. آل اسد از ویلای شخصی اش در آذربایجان با ماکاروف تماس میگیرد و او هم به راحتی با فشردن یک شاسی، هزاران سرباز آمریکایی را قتل عام می کند. در این بین Paul Jackson، یکی از تفنگداران نیروی دریایی که شما در چند مرحله در Modern Warfare 1 کنترل وی را به عهده میگیرید نیز به همراه چندین تن از دوستانش مانند ستوان واسکز و ستوان واکر، به دلیل این انفجار به قتل می رسد. در پی این حادثه ژنرال شپرد، تصمیم میگیرد تمامی کسانی را که کوچکترین نقشی در این فاجعه انسانی داشتند را به قتل برساند. وی تا سال ۲۰۱۶ صبر می کند و آنجاست که نقشه های شوم خود را عملی میکند. یوری، فردی که در عنوان MW3 کنترل وی را داریم تنها شاهد این حادثه است.

قدرت، در دستان ولادیمیر ماکاروف

در سال ۲۰۱۱، Sgt. Soap Mac Tavish از گروه SAS موفق می شود ایمران زاخائف را به قتل برساند. در این راه پرایس کشته می شود و ماکاروف کنترل حزب را که در حال متلاشی شدن است به دست میگیرد. حزب ناسیونالیست های افراط گرا، دوباره تشکیل می شود و آنها جنگ داخلی را در روسیه آغاز میکنند. در این بین گروه SAS با مرگ اعضای اصلی اش یعنی، Price, Gaz, Griggs متلاشی می شود و ژنرال شپرد گروه Task Force 141 را به سرپرستی Soap تشکیل می دهد. Gary Roach Sanderson و Simon ”Riley” Ghost اعضای اصلی این تیم هستند. جنگ اصلی در سال ۲۰۱۶ میلادی شروع می شود.

۲۰۱۶، تداعی کننده ۱۹۴۲، فاجعه های انسانی پی در پی:
حزب افراط گرایان تبدیل به بزرگترین حزب روسیه می شوند. با این حال Boris Vorshevsky به ریاست جمهوری روسیه منصوب می شود. وی در ابتدا با افراط گرایان کنار می آید اما پس از خشونت های گروه ماکاروف، Vorshevsky تصمیم میگیرد که با آن ها مقابله کند و حتی تصمیم به ایجاد روابط دوستانه با ایالات متحده آمریکا می گیرد. رئیس جمهور می خواهد ماکاروف را از میدان خارج کند و در پشت پرده می خواهد با حمایت آمریکا، وی را از حزب حذف کرده و افراط گرایان را نابود کند. پس از توافقات اولیه با ایالات متحده، اعضای حزب که از اقدامات ماکاروف خشمگین شده اند، حمایت خود را از وی قطع کرده و به ماکاروف ضربه وارد میکنند. وی هم تصمیم میگیرد با انجام عملیات های تروریستی، عملا رئیس جمهور را برکنار کند و حکومت سوسیالیستی خود را برپا کند. در ادامه ماکاروف تصمیم میگیرد طی یک برنامه ۵ ساله، حکومت را از درون نابود کند و با غرب وارد جنگ شود. این برنامه ۵ ساله با موفقیت انجام می شود تا این که سال ۲۰۱۶ فرا می رسد. ماکاروف اعلام میکند اعضای SAS را عامل اصلی مرگ زاخائف می داند و به جهانیان اعلام میکند که اعضای این تیم که سه تن از آن ها مرده اند مسئول حمله به شهرهای بزرگ جهان نظیر لندن و مسکو هستند. ماکاروف تمامی کسانی را که از دوران ریاست رئیس جمهور قبلی باقی مانده اند به قتل می رساند و عملا کاری میکند که دولت نتواند متحدی داخلی برای خود پیدا کند.

ژنرال شپرد تصمیم میگیرد که یکی از نیروی های CIA را راهی مسکو و تیم تروریستی ماکاروف کند. Josef Allen با نام مستعار Alexi Borodin وارد تیم ماکاروف می شود.  آلن در یک عملیات تروریستی به ماکاروف کمک می کند و ماکاروف او را به عضویت تیم در می آورد. در ادامه ماکاروف بین دولت Vorshevsky و آمریکا تنش ایجاد می کند و با یک عملیات تروریستی صلح اولیه دو کشور را به خطر می اندازد. وی همچنین در فرودگاه بین المللی ایمران زاکائف، دست به کشتار بی رحمانه مردم میزند.وی از قبل متوجه شده که الکسی بوردین(جوزف آلن)عامل نفوذی CIA است و به همین دلیل دست به این قتل عام مردم می زند. وی سپس آلن را به قتل می رساند و آمریکا را مسئول این قتل عام می داند. این امر باعث ایجاد یک جنگ علنی بین آمریکا و روسیه می شود و روسیه به ایالات متحده و شهرهایی مثل واشنگتن و ایالت کالیفرنیا و سایر مناطق حمله میکند. این امر باعث خشم شپرد می شود که یکی از بهترین افرادش نیز مانند آن ۳۰ هزار سرباز کشته می شود و تصمیم میگیرد ماکاروف را از بین ببرد. در این بین Soap Mac Tavish موفق می شود پرایس را که هنوز زنده است نجات دهد و آن ها نیز به تیم ضد ماکاروف ملحق می شوند. گروهبان جیمز رامیرز هم به همراه Sgt. Foley و تیمش، مسئول دفاع از خاک ایالات متحده می شود.

Yuri، مردی که زنده ماند…

ولادیمیر ماکاروف قبل از شروع کشتار، اقدام به قتل یوری، کسی که شاهد بسیاری از جنایت های او بوده می کند. اما یوری زنده می ماند و تصمیم میگیرد جلوی این کار را بگیرد. اما موفق نمی شود و با نیروهای امنیتی روسیه مواجه می شود. آن ها نیز وی را نجات می دهند و یوری تصمیم میگیرد برای نجات سرزمینش و گرفتن انتقام از ماکاروف، راه جدیدی را برای خود انتخاب کند.

ماکاروف، سرمست از خیانت شپرد…

Gary Roach Sanderson و Ghost راهی قفقاز می شوند تا ماکاروف را در اقامت گاه شخصی اش دستگیر کنند. اما موفق نمی شوند و Roach هم زخمی میشود. در ادامه آن ها به ژنرال شپرد برخورد می کنند اما شپرد به شکل بی رحمانه ای آن ها را به قتل می رساند و می سوزاند. پرایس و مک تاویش هم ماکاروف را رها میکنند و برای انتقام از شپرد راهی افغانستان می شوند. جا دارد به مکالمه جالب توجه پرایس و ماکاروف، دو دشمن قدیمی، اشاره ای بکنیم:
پرایس: ماکاروف! شپرد کجاست؟

ماکاروف:  چی شده پرایس؟ نکنه از مرگ دو دوستت ناراحتی؟ تو که باید عادت داشته باشی!

پرایس: از پیرمردی شنیدم که میگفت دشمن دشمن تو، دوست توست! به من بگو شپرد کجاست ماکاروف!

ماکاروف: او در افغانستان است پرایس! به امید دیدار در جهنم، امیدوارم مک تاویش رو هم با خودت بیاری!

پرایس و مک تاویش، شپرد را به قتل می رسانند. این بارهم مک تاویش این کار را میکند اما به شدت زخمی می شود و برای مدتی از جنگ دور می مانند. ماکاروف با سیاست خوب خود، کاری میکند که فعلا از شر مک تاویش و پرایس در امان باشد و بتواند به برنامه های خود ادامه دهد.

فجایع، شدیدتر از قبل:
یوری، به عضویت Task Force 141 در میاید. ماکاروف هم تصمیم میگیرد روسیه را به قدرت نظامی برتر در اروپا تبدیل کند و به کشورهای غربی و شرقی اروپا نظیر آلمان و انگلستان و کشورهایی مانند چک حمله میکند. وی همچنین کشورهای آسیایی را تحت کنترل خود قرار میدهد و با Waraabe ، یک جنگسالار سومالیایی، این کشور را به همراه چند کشور آفریقایی دیگر کنترل می کند. پرایس و مک تاویش با کمک های شایان توجه یوری، موفق می شوند مناطق آفریقایی را نجات دهند و Waraabe را هم دستگیر میکنند. ماکاروف هم رئیس جمهور Vorshevsky و دخترش را گروگان می گیرد و مانع ایجاد صلح و اتمام جنگ می شود. در ادامه حملات به شهرهای دیگر آمریکا را ادامه میدهد و این بار گروهبان Sandman که سابقا در عملیات King-Fish حضور داشت تصمیم به دفاع از آمریکا و اروپا می گیرد. ماکاروف موفق می شود زرادخانه ای اتمی را ایجاد کند. اوضاع برای وی نه خوب پیش می رود و نه بد. Sandman به همراه Dreck Frost Westbrook موفق می شود برلین را از تصرف نیروهای روسی در بیاورد و پاریس را نیز از چنگال آن ها در بیاورد. اعضای جدید گروه SAS هم تاحدی نیروهای روسی را از خاک انگلستان عقب میرانند. در این جاست که پرایس، یوری و مک تاویش در غالب Taskforce 141 به جمهوری چک می روند تا به نیروهای چریکی کمک کنند اما موفق به نجات شهر نمی شوند و تصمیم میگیرند ماکاروف را در پراگ ترور کنند.

انتقام را دوست دارم…

یوری، دوست من! تو نباید به اینجا می آمدی!

ماکاروف از این ترور آگاهی دارد و با انفجار ساختمانی که مک تاویش و یوری در آن حضور دارند، باعث می شود مک تاویش با دار فانی وداع گوید. پرایس که به شدت غمگین است، از مکالمه یوری و ماکاروف آگاه می شود و سرانجام متوجه می شود که یوری چه گذشته ای داشته است. در این جاست که متوجه می شویم ماکاروف در کشتار ۳۰ هزار سرباز آمریکایی نقشی اساسی داشت و یوری میخواهد از وی انتقام بگیرد. پس از مرگ مک تاویش، آن ها باز هم نمیتوانند ماکاروف را به قتل برسانند و به همراه Sandman و تیمش، در حالی که Frost حضور ندارد، آن ها موفق به نجات رئیس جمهور و دخترش که در سیبری زندانی شده بودند می شوند اما در این جا Sandman و یارانش Truck و Grinch کشته می شوند و آخرین سکانس از سه گانه Modern Warfare شروع می شود. طی این عملیات مشترک و عملیات هایی که نیروهای غربی در کشورهای مورد هجوم واقع شده انجام داده اند، پروژه ۵ ساله ماکاروف با شکست همراه می شود.

This Is For Soap

در نهایت در دبی و درحالی که ماکاروف دارد فرار میکند، یوری زخمی می شود و پرایس به تنهایی تصمیم میگیرد که ماکاروف را به قتل برساند. وی هلیکوپتر ماکاروف را سرنگون می کند اما زخمی می شود و ماکاروف هم میخواهد Price را به قتل برساند.

ماکاروف: Good Bye Captain Price!

در همین لحظه یوری سر می رسد و با تقدیم جان خود، به پرایس اجازه می دهد تا انتقام همه ی کسانی که در این ۵ سال مردند را بگیرد. وی ماکاروف را با حلق آویز کند و به دلیل کینه ای که دارد وی را دار میزند. در نهایت کار ولادیمیر ماکاروف جلاد، به اتمام می رسد و پرایس هم که تمامی دوستانش را به خاطر حزب افراط گراهای روسیه از دست داده، با روشن کردن سیگار برگش، یکی از ماندگار ترین لحظات نسل هفتم را رقم میزند. ماکاروف می میرد و به استقبال جهنمی می رود که برای مردم بی گناه در این کره خاکی ساخت.

پایان | مقاله ای از محمد سپهری |تقدیم به تمام کسانی که تا آخرین لحظه با Captain Price و پسر معنوی اش، John Mac Tavish ماندند…

سینا عبداللهی

In The World We will Have Trouble

شما ممکن است این را هم بپسندید

۱۳ پاسخ‌ها

  1. تموم خاطره هامون رو زنده کردی محمد جان ممنون.واقعا اون لحظه اخر که ماکاروف رو دار زد پرایس ،رو هیچ وقت یادم نمیره .عجب صحنه ای بود.خوبه حده اقل انتقام اون همه شخصیت دوست داشتنی رو گرفت. :yes: ممنون بابت مقاله

  2. U-R-E گفت:

    به خدا بعد از این که مطالب رو خوندم – اشک تو چشمام حلقه زد

    یک فلش بکی زدی که دلم رو آتیش دادی

    ممنون محمد سپهر

  3. محمد سپهری گفت:

    ممنونم صادق جان.

  4. علی عزیزی فر گفت:

    MW2 یک عنوان بی نظیر بود!!دوسش دارم!!ممنون بـابـت مقاله…
    :yes:

  5. logan walker گفت:

    ممنون و اقعا بیوگرافی فوق العاده و زیبایی بود

  6. محمد سپهری گفت:

    از شما دوستان عزیز هم تشکر میکنم.

  7. مهدی مجد گفت:

    وای فوق العاده بود مارو بردی به اون ایام و یه حس نوستالژیک بهمون دادی :-* :inlove:

  8. مهدی مجد گفت:

    بهترین دیالوگی که درطول تمام دوران گیم شنیدم واقعا خیلی زیباست :rotfl:

    از پیرمردی شنیدم که میگفت دشمن دشمن تو، دوست توست! به من بگو شپرد کجاست ماکاروف!

  9. ALI گفت:

    مطالب خیلی زیاده یه روز دیگه میخونم ولی پیشاپیش ازت ممنونم مطلب جالبیه

  10. کاپیتان مک تاویش گفت:

    لعنت به mackrov
    من عاشقroach sandrosen &capitan mac tavish&ghost
    هستم امیدوارم
    GHOST
    داخل mw4 زنده باشه و دوباره مثل یه سوپراستار به همراه کاپیتان پرایس حضور داشته باشه

  11. دوستدار کالاف گفت:

    واااای پسر وقتی میخوندم همه صحنه ها از سرم میگذشت پشمام فرخورد و کم کم داشت گریم میگرفت بزودی میخوام یه باردیگه فتحش کنم

  12. دوستدار کالاف گفت:

    مگه بتل میتونه اخه جای این گیم نامبروان رو بگیره
    بتل بره تو همون داستانای کلیشه ایش خودشو غرق کنه هنر کرده
    بتلفیلد=بازی چرت
    کالاف دیوتی=خدای گیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *