شکارچی لحظه ها | بیوگرافی نیتن دریک

خسته نشدید؟! هر روزتان تکراری نیست؟! هر روز صبح زود بیدار می شوید و به مدرسه یا محل کار می روید و دوباره سر ساعت معینی به خانه تان بر می گردید. دوست ندارید هر روز با روز قبل فرق بکند؟! دوست ندارید این ریتم تکراری و خسته کننده را بشکنید؟! ماجراجو ها همینطوری هستند. خانه از نظر آنها هیچ معنی ندارد و فقط در طول زندگیشان در حال سفر کردن و ماجراجویی هستند و هر لحظه از زندگیشان تجربیاتی به دست می آورند و چیز هایی می بینند که شاید دیگر انسان ها حتی در خواب هم ندیده باشند. زندگی واقعی در آنجاست، در خارج از خانه، خارج از   محل کار و خلاصه خارج از ریتم تکراری شماست!

uncharted_2_nathan_drake_by_cy689-d323n8b

 

 بله!  نیتن دریک از این دست افراد می باشد. شاید خیلی ها به او لقب شکارچی گنج می دهند ولی شاید لقب شکارچی لحظه ها جالب تر باشد.  لحظه هایی فوق العاده دیدنی ای که در مسیر او می بینیم فراموش نشدنی هستند. او همیشه دنبال فرصتی برای به دست آوردن گنج های بسیار ارزشمند و قدیمی است اما سفر های او درست مثل بقیه ماجراجو ها سرشار از خطرات مختلف است. اما شاید بارزترین نکته در مورد خصوصیات اخلاقی او این باشد: جسور و بی پروا و این نکته با لباس هایی که او می پوشد هماهنگی دارد! یک تی شرت یقه باز که یک طرفش وارد شلوارش شده و طرف دیگر روی شلوارش افتاده، یک شلوار جین و یک کیف کوچک و جمع و جور که به کمرش بسته است. او در سخت ترین شرایط نیزدست از شوخی ها و تیکه پرانی هایش بر نمی دارد. هیچ وقت تسلیم نمی شود. چه برای پیدا کردن گنج باشد و چه برای نجات بهترین دوستانش. 

NolanNorth

صدای پیشه نیتن دریک، نولان نورث است که در بازی ها و انیمیشن های بسیاری صحبت کرده است. او در شخصیت های  بازی های دیگری مثل شاهزاده   Prince of Persia: prodigy ، دزموند مایلز در Assassin’s creed و دیوید در The Last of Us نیز صحبت کرده است. به جرات می توان گفت نولان نورث در هر چه واقعی جلوه دادن این شخصیت، سنگ تمام گذاشته است.

اما  نیتن دریک با اینکه نام خانوادگی یکی از مهمترین کاشفان تاریخ یعنی فرانسیس دریک را یدک می کشد، هیچ ارتباط خونی با او ندارد. در حقیقت نیتن زمانی که ۵ سال بیشتر نداشت مادرش خودکشی می کند و پدرش نیز او را ترک کرده و به یتیم خانه سر فرانسیس می سپارد. در یتیم خانه او زبان لاتین را بسیار خوب یاد می گیرد و به دلیل علاقه ی زیادش به سر فرانسیس دریک نام خانوادگی او برای خود انتخاب می کند. نیتن در سن ۱۵ سالگی آخرین سرنخ های فرانسیس را دنبال کرده و به کلمبیا می رسد تا انگشر و دستگاه کشف رمز او را پیدا کند. اما اشخاص دیگر نیز به دنبال این انگشتر و دیسک بودند که در نهایت نیتن با کمک ویکتور سالیوان ( سالی) توانست از دست آنها فرار کند. این ماجرا باعث می شود که این دو با وجود اختلاف زیاد سنی با هم دوست بشوند و سال های سال در کنار همدیگر باقی بمانند و دردسر های زیادی را درست کنند و همدیگر را بار ها از مخمصه نجات دهند.

در ادامه سعی می کنم داستان هر سه قسمت را خلاصه توضیح بدهم و بعد از آن توضیحاتی در مورد شخصیت نیتن و خصوصیاتی اخلاقی او در هر قسمت می دهم.

uncharted_2_by_patryk_garrett-d2yzfzw (1)

در" تقدیر دریک"، نیتن قصد دارد مجسمه طلای الدورادو را پیدا کند و در این راه نیز النا، یک خبر نگار جوان و ویکتور سالیوان، دوست و مرشد نیتن نیز به او کمک خواهند کرد. اما ماجرا به همین سادگی نخواهد بود چرا که ناوارو و رامون رقیب این سه هستند و بدهکاری سالی آن دو را به اینجا کشانده است. سالی در همان اوایل بازی تیر می خورد و نیتن که فکر کرد او کشته شده او را ترک می کند. بعد از این اتفاق فقط نیتن و النا هستند که به تنهایی دنبال مجسمه ال دورادو در یک جزیره دو افتاده می روند. در اواسط بازی نیتن و التا متوجه می شوند که سالی زنده است و البته به ناچار مجبور شده است با رامون و ناوارو همکاری کند. بعد از مدتی این سه دوباره همراه هم شده و بعد از ماجراهای بسیار نیتن متوجه می شود که مجسمه ال دواردو طلسم شده است و همه را می تواند به موجودات شبهه زامبی تبدیل کند و نازی ها و اسپانیایی ها می خواستند از این مجسمه طلا به عنوان یک سلاح استفاده کند و ناوارو نیز قصد دارد مجسمه ال دورادو را به عنوان یک سلاح بیولوژیکی بفروشد که نیتن جلوی او را گرفته و مجسمه ال دورادو برای همیشه در دریا گم می شود.

در نسخه اول نیتن بسیار خوب معرفی می شود و مخاطب سریعا با او ارتباط بر قرار می کند،  هر چند به عنوان مثال نیتن چندان از مرگ سالی و ترک کردن او ناراحت نیست و این شاید به دلیل این است که این بازی اولین تجربه ناتی داگ در این سبک به شمار می رفت. اما رابطه این دو در نسخه سوم به اوج خودش می رسد. شوخی های نیتن بسیار به جاست و هیچ وقت از حرف ها و حرکات او خسته و دل زده نمی شوید. رابطه عاطفی نیتن و النا بسیار خوب شکل می گیرد و این رابطه در دو نسخه ی بعدی مستحکم تر می شود. در نهایت نیتن به عنوان یک شخصیت نو ظهور به خوبی در دل گیمر ها جا خوش می کند!

uncharted_2_by_sauvadj

در" میان دزدان"، نیتن همراه با دو نفر دیگر، هری فلین و کلویی فریزر تصمیم می گیرند یک چراغ نفتی قدیمی که در آن سرنخ هایی از ناوگان گمشده مارکو پولو و گنجی که همراه خود حمل می کرده را در موزه ای در استانبول پیدا کنند. نیتن وفلین متوجه می شوند مارکو پولو شهر شیمبالا و سنگ چینتمانی را پیدا کرده و در همین موقع فلین به نیتن خیانت می کند و نیتن بعد از سه ماه زندانی با کمک کلویی و البته سالی از زندان آزاد شده  و تصمیم می گیرد زود تر از فلین و دشمن اصلی او لازارویچ، این گنج با ارزش را پیدا کند. در ادامه نیتن یک خنجر عجیب پیدا می کند که کلید حل تمام معماهای رسیدن به شیمبالا می باشد. مدت زیادی نمی گذرد که دوباره النا وارد داستان شده و یک مثلث عشقی بین نیتن، کلویی و النا به وجود بیاد و کشمکش های این سه باعث می شود کلویی از بقیه جدا افتاده و نیتن برای نجات کلویی، زندگی خودش را به خطر بیندازد. بعد از درگیری های بسیار نیتن وارد تبت می شود و با شخصی به نام شفر آشنا می شود. او نیز به دنبال سنگ چینتمانی بوده اما بعدا به او توضیح می دهد چرا از این کار منصرف شده و به نیتن انگیزه ی بیشتری برای مبارزه می دهد. سرانجام نیتن، کلویی و النا وارد شیمبالا شده و به ماهیت اصلی سنگ چینتمانی پی برده و متوجه می شوند که لازاویچ و ارتشش با خوردن این ماده به نحوی جاودانه خواهند شده و قدرت بسیار زیادی به دست خواهند آورد. نیتن اینبار نیز با وجود اینکه النا صدمه ی زیادی دیده بود تصمیم می گیرد جلوی لازارویچ را گرفته و شهر شمیبالا را نابود سازند که مثل همیشه موفق می شود و نیتن و النا نیز دوباره به هم می رسند.

در نسخه دوم نیتن علاوه بر قهرمان بازی هاش، درگیر یک مثلث عشقی نیز می شود. اما نویسندگان بازی به خوبی این دو موضوع را با هم ادغام کرده اند. نیتن دائم به کلویی ابراز علاقه می کند اما عشق حقیقی او زمانی مشخص می شود که النا فیشر نیز وارد داستان می شود. نیتن دائما در قبال افرادی که با او دوست هستند احساس مسئولیت می کند. با وجود اینکه کلویی از دست او ناراحت می شود اما باز هم نیتن اصرار می کند که النا و همکارش جف نیز باید همراه او بیایند. مدتی نگذشته که حالا باید کلویی را نجات بدهد، هر چند که نتیجه ی این کارش باعث تیر خوردنش و واژگون شدن قطار می شود. نیتن خسته از اتفاقاتی که برایش افتاده که و ناامید و عصبانی از اینکه قدرت تغییر دادن شرایط را ندارد که با شفر آشنا می شود و به او توضیح می دهد که چرا اعضای گروهش را می کشد، برای اینکه او باور داشت چه اتفاقات وحشتناکی رخ می داد اگر سنگ چینتمانی به دست آنها می افتاد. شفر به او یاد آوری می کند که باید به هدفت و کاری که انجام می دهی ایمان داشته باشی و در نهایت صحبت ها و نصحیت های شفر بود که باعث شد که نیتن حتی النای زخمی را رها کرده و به جنگ لازارویچ برود. اما نیتن یک مرحله ی دیگر را نیز باید طی کند. باید یک ضلع مثلث عشقی را نادیده بگیرد و او کسی نیست جز کلویی. نیتن به راستی که النا در کار گروهی هماهنگ تر بود و هر دو با یک روش به توافق می رسیدند اما با کلویی همیشه سر موضوعی بحث و جدل داشت! نیتن این بار نیز تمام مشکلات سخت و طاقت فرسایش را پشت سر می گذارد.

uncharted_3_teaser_poster_by_twistrox-d34s5s0

در نسخه سوم یعنی فریب دریک، نیتن ماجرایی را که از دوران نوجوانی شروع کرده را باید تمام کند و این ماجرا چیست؟ این که سر فرانسیس دریک چرا به عربستان سفر کرده و چه چیز هایی را کشف کرده است. نیتن زمانی که ۱۵ ساله شد به کلمبیا سفر می کند و حلقه ی دریک را به دست می آورد ولی دشمن اصلی او مارلو، یک کشیده در گوش او می زند و دیسک رمزگذاری را از او می گیرد. به هر ترتیبی نیتن با کمک سالی ( البته در آن زمان هنوز با او هیچ آشنایی نداشت ) از دست مارلو و افرداش فرار می کنند. ۲۰ سال می گذرد و نیتن و دوستانش تصمیم می گیرند وارد مخفیگاه مارلو شده و دیسک کشف رمز را به دست بیاورند که البته آنها نقشه فرانسیس دریک و دفترچه لورنس عربستان را نیز به دست بیاورند. حالا نیتن به دنبال و دوستانش به دنبال چه هستند؟ ارم: شهر ستون ها. اما چه چیزی در این شهر نهفته شده است؟ یک نوع ماده مخدر عجیب در آبی که در زیر غار های شهر بوده باعث می شده مردم آن شهر بعد از نوشیدن آب عقلشان را از دست بدهند و همدیگر را بکشند. مارلو و تالبوت دنبال همین ماده مخدری هستند که در کوزه ای زیر آب مدفون شده. آنها دنبال قدرت هستند نه گنج. این دفعه نیتن وسالی جلوی آنها را گرفته و طبق معمول پشت سرشان نه اثری از شهر باقی می گذارند نه آن گنج های بی پایان! اما مهمترین چیز این است که نیتن نه سالی، نه النا و نه هیچ کدام دوستانش را از دست نداد.

در قسمت سوم نیتن به قدری در پی یافتن آرزوی دوران بچگیش یعنی پی بردن به این نکته که چرا فرانسیس دریک به عربستان سفر کرده، که ارزش دوستانش را از یاد می برد. حتی وقتی چارلی کاتر برای نجات جانش پای خودش را می شکند و کلویی به نیتن می گوید می خواهی چی را ثابت کنی و نیتن جواب می دهد هیچ چیز! اما در اصل نیتن می خواست به همه ثابت کند که فرانسیس چه کشف بزرگی کرده است. ولی بزرگترین درس زندگی نیتن در شرف آغاز شدن بود. نیتن بعد از دزدیده شدن سالی پیدا کردن گنج را فراموش کند و فقط تمام توانش را در پی یافتن سالی می کند و در این راه حاضر نیست جان کس دیگری را به خطر بیندازد به خصوص النا. در حقیقت گنج های واقعی او سالی و بقیه دوستانش است.  بدون شک فوران احساسات نیتن در این سه گانه زمانی است که او از آب مسموم چشمه ای در ارم می نوشد و سالی را می بیند که توسط تالبوت کشته می شود( البته به نظرش رسیده بود). در این صحنه هست که متوجه می شویم که نیتن چقدر به وجود دوستانش اهمیت می دهد و واقعا حاضر است برای نجات آنها دست به هر کاری بزند. در نهایت سالی مهمترین درس زندگی را به نیتن یاد میدهد. حلقه فرانسیس دریک با مارلو زیر شن ها مدفون می شود. اما سالی حلقه ی ساده ای را به او هدیه می کند و به او می گوید که ما تصمیم نمی گیریم که چگونه این زندگی را شروع کنیم، ارزش واقعی به کارهایی است که در زندگی ات انجام می دهی. این بزرگترین گنج زندگیست.

شما ممکن است این را هم بپسندید

۵ پاسخ‌ها

  1. ryse گفت:

    ممنون مقاله عالی بود. این شخصیت هم که فوق العادس :X

  2. نیکان هنرور گفت:

    عالی بود داداش …
    چقد زیاد نوشته بودی ! :دی آورین …

  3. دانیال نوائیان گفت:

    مدتی بود که منتظر مقاله های بسیار زیبا ی شما بودم ممنون بابت این مقاله اطلاعات جالبی بود وحید جان

  4. مهدی مجد گفت:

    یکی از آرزو های گیمی ام اینه که این بازی رو بازی کنم و کنترل ناتان رو به دست بگیرم

  5. وحید برزنجه گفت:

    ممنون از دوستان، البته سه چهار تا مشکل نگارشی داشتم که عذر خواهی می کنم.
    مهدی جان بهت توصیه می کنم یه PS3 کرایه کنی و هر سه قسمت این بازی رو تجربه کنی چون فوق العاده است این بازی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *