وقتی که ماسک سوخت | بیوگرافی کاراکتر Ghost

آتش، درد و نهایتا مرگ. چه قدر سخت بود دیدن مرگ گری سندرسون، دوستی که مدت زمان کوتاهی را با یک دیگر گذراندیم. اما افسوس که مرگ امان نداد. خیانت شپرد، زشتی های جنگ، هیچ یک نگذاشتند که بفهمم Roach-Soap-Price و خیلی های دیگر از همرزمانم به راستی چه کسانی هستند. می خواستم ببینم که زندگی شان چگونه است. اما خب نشد. تنها در لحظات جنگ در کنار هم بودیم و برای زنده ماندن خود و دیگران تلاش می کردیم. اما افسوس که نشد.

نام: سایمون رایلی با پسوند روح (Simon Ghost Riley)

لقب: Ghost

عملیات های: عملیات شاه ماهی (Operation Kingfish) برای دستگیری ولادیمیر ماکاروف. حضور در: Call Of Duty Modern Warfare 2 و بخش های کوتاهی از Modern Warfare 1

وضعیت: در تاریخ ۱۵ آگوست ۲۰۱۶ میلادی به همراه گری روچ سندرسون توسط سپهبد شپرد کشته شد.

صداپیشه وی:کریگ فیربراس" CRAIG FAIRBRASS"

LIUTENANT SIMON GHOST RILEY نام کامل وی است. او در دو نسخه ی اول سری MW حضور داشت و همچنین در عملیات مهم King Fish برای نیروهای بریتانیایی فعالیت کرد.

او در نسخه ی دوم این بازی نیز در گروهی به سرپرستی Soap MacTavish و به همراه Roach Sanderson تحت عنوان Task Force 141 حضور داشته است.

زندگی نامه کوتاه:
سایمون در منچستر به دنیا آمد. پدر تندخوی وی که روحیه ای نظامی داشت روزی تعدادی حیوان را به سمت وی حمله ور کرد. در پی همین حمله یک مار سمی صورت سایمون را گزید و صدمه ای شدید به وی وارد کرد. پدر سایمون که قصد داشت شجاعت او را بیشتر کند برای رهایی فرزند از دست مار با وی درگیر شد اما مار وی را نیز کشت. به این ترتیب سایمون و برادرش تامی به تنهایی بزرگ شدند. شب ها تامی با زدن ماسکی جمجمه مانند، سایمون را می ترساند و این دلیل اصلی ای بود که سایمون این ماسک را بر چهره ی خود زد. او می خواست همان قدر که تامی کوچک او را می ترساند، دیگران را بترساند.

مشخصات:
به هر حال سایمون را با همان ماسک می بینیم که یک عینک آفتابی به چشم زده است و یک هدفون نیز بر روی سرش است.

ملحق شدن به ارتش:

طبق گفته های خودش هدفش این بود که بتواند به ملکه و کشورش خدمت کند. به هر حال او به گروه S.A.S پیوست و مدتی نیز در آن جا فعالیت کرد.

بازگشت:

گوست پس از بازگشت به خانه در ژانویه ۲۰۰۳ متوجه شد برادرش بر اثر مصرف مواد مخدر رو به مرگ است و مادرش هم حال بهتری ندارد. به هر حال هردوی آن ها مردند و گوست تنها بازمانده آن خانواده شد که همگی آن ها بر عکس گوست به شکل حقیرانه ای مردند.

بازهم مبارزه:

گوست در ابتدا راهی اسپانیا شد تا مانوئل رابا را بیابد. فردی که یک قاچاقچی بزرگ بود و ظاهرا برادر گوست را نیز معتاد کرده بود. اما قبل از آن باید در یک عملیات سنگین در ایران حضور می یافت. پس از این عملیات موفقیت آمیز راهی Zaragoza اسپانیا شد اما با خیانت سر دسته تیم توسط افراد رابا مورد شستشوی مغزی قرار گرفت. اما هنگامی که پلیس اسپانیا به مکان آن ها حمله ور شد توانست فرار کند. او بعد از مدتی دیوانگی طی یک عملیات مخفیانه، به تنهایی راهی السالوادور شد و رابا را به قتل رساند به این شکل انتقام تامی را گرفت.

بازگشت به ارتش:
رایلی پس از مدتی فعالیت توجه سپهبد شپرد را به خود جلب کرد و به همین دلیل وارد گروه Task Force 141 شد. گروهی که ماموریت های سری و خاصی را انجام می داد و اغلب هم با افراد کم ولی ماهری فعالیت می کرد. Ghost متوجه شد John Mac Tavish هم در این گروه حاضر است. فردی که قبلا در عملیات شاه ماهی با وی همراه شده بود.

عملیات KINGFISH چه بود؟

این عملیات برای دستگیری سردسته یک گروهک تروریستی اوکراینی، یعنی ولادیمیر ماکاروف انجام شده بود. افرادی نظیر Price-Soap-Gary Roach Sanderson-Derek Frost West Brook–Sandman که همگی نقشی مهم را در این سری داشتند Ghost را همراهی می کردند. البته این عملیات شکست خورد.

برزیل:

در ابتدا شما باید روخاس را بیابید. فردی که در کشتار فرودگاه ایمران زاکائف در رساندن گلوله به ماکاروف کمک کرده بود. در ابتدا آن ها مشاور وی را زخمی کرده و اطلاعاتی را در مورد وی به دست آورده بودند. این عملیات که Take Down نام داشت اولین عملیاتی بود که Ghost را در این بازی دیدیم. پس از درگیری با افراد روخاس و همچنین عده ای خلافکار شهرک فاولا در ریو دوژانیرو گوست و سوپ روخاس را می یابند. در این بین گری روچ سندرسون هم گم می شود ولی بالاخره خود را به هم تیمی ها می رسانند و به کمک نیکولای، توسط هلیکوپتر فرار می کنند. مک تاویش موفق می شود توسط روخاس اطلاعاتی را مبنی بر کشتار ماکاروف و همچنین دژ گولاک پیدا کند.

بازگشت یک دوست:

به دستور شپرد مک تاویش و گوست به همراه روچ سندرسون راهی این زندان در روسیه می شوند. یک محل بسیار امن و مخوف! آن ها این فرد را که زندانی ۶۲۷ نام دارد و ظاهرا اطلاعاتی حیاتی در مورد ماکاروف دارد را پیدا می کنند. او با مهارتی باور نکردنی در حالی که فرد مسنی به نظر می رسد روچ کم تجربه را خلع سلاح می کند و او را نشانه میگیرد ولی:

سوپ: اسلحه رو بنداز

زندانی: سوپ؟

سوپ: پرایس؟ این اسلحه برای شما است!

و اینجاست که کاپیتان زنده است عجیب است اما او به اسارت در آمد و زنده ماند. سوپ پدر معنوی اش را پیدا کرد. او زنده است با کینه ای از ماکاروف. که جای زاکائف را گرفته است.

آن ها فرار می کنند و حالا است که باید ماکاروف را پیدا کرد.

بمب!

گروهبان جیمز رامیرز به همراه گروهبان فولی برای نجات کالیفرنیا تلاش می کنند و موفق هم می شوند. اما در این بین ماکاروف بمبی قدرتمند را به جو می فرستد و از آن جا واشنگتن را هدف می گیرد. در حالی که رامیرز و فولی امیدی ندارند مک تاویش و پرایس راهی سیبری می شوند. جایی که سیگنال بمب قرار دارد. اما موفق به خنثی آن نمی شوند و بمب راهی واشنگتن می شود. در این بین روچ و گوست هم راهی روسیه می شوند تا سیگنال بمب را خنثی کنند. جایی که می توان با یک تیر دو نشان زد و ماکاروف را در اقامتگاه شخصی اش پیدا کرد. آنها در همان ابتدا مورد حمله واقع می شوند ولی می توانند بخشی از دیتای بمب را پیدا کنند. در این راه همه ی همرزمان آن ها کشته می شوند و درحالی که روچ سندرسون دارد به تنهایی از دیتا دفاع می کند گوست هم نا امیدانه افراد بیرون از خانه را از اتاق بغلی می کشد عملیات انتقال انجام می شود. آن ها به سرعت فرار می کنند اما متوجه می شوند که از دو طرف در محاصره اند که ناگهان گری زخمی می شود. گوست وفادارانه او را با خود می کِشد تا این که به نیروهای خودی و هلیکوپتر ژنرال شپرد می رسد.

LOOSE ENDS!

Sheperd: Ghost!

Ghost: We got It Sir! (ما اونو پیدا کردیم قربان)

شپرد می آید و زیر بغل روچ را می گیرد.

Sheperd: Good…that's one less loose end."

Ghost:No!

شپرد روچ را که دستش را بر روی شانه ی وی گذاشته بود می کشد و گوست تا می خواهد او را بکشد شپرد وی را نیز با خونسردی به قتل می رساند.

"جنازه ها وحشیانه بر روی زمین افتادند. بنزین همچون آب بر بدن آن دو ریخته شد. در میان اشک های مخاطبان، شپرد خیانت کار با سیگار لعنتی اش روچ سندرسون را به آتش می کشد و در این بین دوست وفادارش، گوست، هم می سوزد. بی آن که دیگر دنیا را ببیند. بی آن که دوستان صمیمی اش چهره ی او را ببینند."