در تیررس گروه رنگین کمان | نقد و بررسی Rainbow Six Siege
قطعا همهی شما با Tom Clancy آشنایی دارید یا حداقل اسمش را شنیده یا دیدهاید. نویسندهای که بیشتر به خاطر تواناییهایش در نوشتن داستانهای جاسوسی و نظامی شهرت یافت و احتمالا این را هم بدانید که بنیانگذار Ubisoft Red Storm همین تام کلنسی است که در سال ۲۰۱۳ درگذشت. آخرین بازی که با پیشوند Tom Clancy به بازار عرضه شد Rainbow Six Siege است که حدود یک ماهی میشود که منتشر شده است. در کنار Splinter Cell، H.A.W.X و Ghost Recon، سری رینبو سیکس نیز یکی از بازی هایی است که نام تام کلنسی روی کاور آنها دیده میشود. حالا سوال اینجاست Rainbow Six Siege چگونه عملکردی داشته است؟
هنوز که هنوز است عدهی کثیری از گیمران که موفق به تجربهی Rainbow Six Siege نشدهاند از فقدان بخش داستانی در بازی گله میکنند اما اگر کمی واقعیتگرایانه به قضیه نگاه کنیم شاید عدم وجود بخش داستانی نه تنها بد نبوده، بلکه جذابیت Rainbow Six Siege هم شده به خصوص اینکه سرورهای بازی کم نقص بوده و وسط بازی بعید است دچار مشکل شوید ( به شخصه مشکلی نداشتهام ) حالا سوال اینجاست که چرا حذف بخش داستانی به ضرر بازی تمام نشده است. این اواخر به عناوین یوبیسافت که نگاه میکنیم قریب به اتفاق بازیهای این کمپانی ضعف و مشکلات زیادی در این بخش دارند و احتمالا سازندگان به خوبی میدانستند تمرکز روی بخش چند نفره به مراتب میتواند کیفیت بازی را بالاتر ببرد.
بازی دارای چند Situation است که بد نیست قبل از شروع بازی به صورت آنلاین، این قسمت را تجربه کنید که نیازی به اینترنت هم ندارد. هر Situation شما را با مپ و مدهای بازی آشنا میکند و البته با توجه به اینکه RSS گیمپلی نسبتا پیچیدهای دارد بازی کردن این بخش خالی از لطف نیست. هوش مصنوعی بسیار بالای دشمنان در این بخش باعث میشود که آمادگی لازم برای شروع بخش چند نفره را پیدا کنید. با موفقیت به پایان رساندن هر کدام از Situationها پاداشی به شما داده میشود که میتوانید در بخش آنلاین از آن استفاده کنید ( به شرطی که از نسخهی کرکی استفاده نکرده باشید ) برای آشنایی بیشتر با گیمپلی بازی میتوانید از بخش Tutorial هم استفاده کنید که اساس گیم پلی را با یک کلیپ کوتاه برای شما توضیح میدهد.
در بازی ۲۰ کلاس تیم عملیات وجود دارد که ۱۰ تای آنها مختص تیم مدافع و ۱۰ تای دیگر مربوط به تیم مهاجم است. این تیم های عملیاتی از بریتانیا، آمریکا، فرانسه، آلمان، اوزبکستان، روسیه و اسرائیل هستند که هر کدام Loadout و ویژگیهای خاص خود را دارند. برای آشنایی بیشتر با هر کلاس میتوانید ویدئوی آنرا که در بازی گنجانده شده است مشاهده کنید. کلا در بازی ۱۰ مپ از جمله بانک، خانه، هواپیما و … وجود دارد که بعدا در مورد طراحی آنها صحبت خواهیم کرد. ۱ مد هم بیشتر در بازی وجود ندارد که شامل پاک سازی محدوده، خنثی کردن بمب و نجات گروگان میشود.
در شروع بازی تیم مدافع یا بهتر بگویم تیم تروریستها باید با استفاده از ابزاری نظیر سیم خاردار و کشیدن سنگر روی در و دیوار راه نفوذ را برای پلیسها سخت کنند. تیم ضربت هم باید با استفاده از دوربینهایی که همان ابتدا در اختیار دارند موقعیت بمب/گروگان و البته افراد دشمن را شناسایی کنند. از اینجا به بعد این به خود شما بستگی دارد که چگونه میخواهید به هدف خود برسید. هر عضو از گروه ابزار خاصی دارد که با استفادهی درست از آنها میتواند هم کار خود را آسان کرده و هم به همتیمیهای خود کمک کند. برای مثال Blitzها دارای یک سپر ضدگلوله هستند که با استفاده از آن میتوانند هم خود را پوشش داده و هم دیگر اعضای گروه پشت آن سنگر بگیرند. برای نفوذ به منطقهی دشمن باید از موانعی نظیر سنگر مصنوعی و سیم خاردار عبور کنید. برای عبور از سنگرها روش هایی مثل نابود کردن آن با بمب و یا شلیک و سوراخ کردن آن دارید. هر لوکیشن راه های ورود زیادی دارد. میتوانید از در وارد شده یا از زیرزمین استفاده کنید و یا حتی از روی سقف دشمن را غالفگیر کنید ( اگر گروه ضربت باشید ) به همین دلیل است که تیم تروریست باید کاملا هوشیار و گوش به زنگ باشند چرا که یک لحظه غفلت میتواند باعث شکست کل تیم شود. دشمن شما هوش مصنوعی نخواهد بود و همین باعث میشود مجبور شوید دقت و حواس خود را بیشتر روی بازی متمرکز کنید. تنها تیراندازی دقیق و کاورگیری به موقع نیست که میتواند شما را برندهی بازی کند گاهی با یک تاکتیک موفق میتوانید نتیجهی بهتری بگیرید. درست است که گاهی جدا از دیگر همتیمیها بودن باعث غافلگیری دشمن میشود اما این تاکتیک همیشه هم موثر نیست. اگر جراحت سنگینی از سوی دشمن به شما وارد شود در یک زمان محدود باید یکی از همتیمیها خود را به شما رسانده و درمانتان کند در غیر این صورت راند برای شما به پایان خواهد رسید.
همانطور که اشاره شد هر کلاس قابلیتهای خاصی دارد که اگر به درستی از آنها استفاده کند میتواند کار تیم خود را آسانتر کند. مثلا کلاس Doc در تیم ترورسیت، میتواند لوکیشن افراد زخمی تیم را پیدا کند یا اگر خود زخمی شود هم تیمیها به راحتی متوجه خواهند شد. یا کلاس IQ در تیم مهاجم میتواند هر وسیلهی الکتریکی که اطراف هست را مکانیابی کند. علاوه بر این هر کلاس Loadout متفاوتی دارد که هر شخص میتواند با توجه به سلیقه و مهارت خود یک کلاس را انتخاب کند. لازم به ذکر است از هر کلاس فقط یک عضو میتواند در تیم باشد مثلا حضور دو Castle در تیم تروریست امکان پذیر نیست و اگر این کلاس مورد نظر شماست باید هر چه سریعتر آنرا انتخاب کنید تا توسط دیگران رزرو نشود. ضمنا تمام مبارزات حداکثر ۵Vs5 هستند و یک تیم آبی و یک تیم نارنجی در بازی شاهد خواهیم بود. قبل از ورود به بازی میتوانید بهجای جوین دادن، گزینهی Spector را انتخاب کنید بهاین ترتیب شما صرفا یک تماشاگر خواهید بود و بازی دیگران را مشاهده میکنید بدون اینکه کوچکترین نقشی در بازی داشته باشید. در نسخههای قبلی بخشی به نام Terrohunt وجود داشت که در Siege به Terrorist Hunt تغییر اسم داده است. در این قسمت ۵ بازیکن به عنوان مدافع یا مهاجم با دشمنانی مبارزه میکنند که با هوش مصنوعی کنترل میشوند. یادآوری کنم بازی به هیچ وجه بخش Campaign ندارد و تنها جایی که میتوانید به صورت آفلاین رینبو را بازی کنید Situation هایی است که در ابتدای نقد در موردشان صحبت کردیم. حتی بخش Terrorist Hunt هم که با هوش مصنوعی کنترل میشود نیازمند به اینترنت است.
علاوه بر لوکیشنهای متنوع – که هر کدام با توجه به وسعت و پیچیدگی که دارند تکراری نخواهند شد – بازی میتواند در شب شروع شود یا روز که حس تنوع را در بازیکن ایجاد کند. البته اکثر بازیکنان شب را ترجیح میدهند چون برای مخفیکاری مناسبتر است اما به هر حال این سلیقهی خود بازیکن است که چگونه میخواهد بازی را پیش ببرد. سازندهی Playlist گزینههای زیادی روی میز خود دارد تا بازی را متنوع کرده و جذابیت آنرا بیشتر کند. این سازندهی Playlist است که انتخاب میکند بازی شب شروع شود یا روز، گروگان کشته شود یا خیر ( در بخش Hostage ) و … که طبیعتا بازی را از یکنواختی خارج میکند.
گرافیک Rainbow Six Siege اگر چه شاهکار نیست اما انصافا انتظارات را برآورده کرده است. گیمپلی بازی به گونهای است که رابطهی مستقیم با گرافیک دارد. نورپردازی محیط نقش مهمی در تاکتیک شما برای تهاجم و تدافع دارد و همین باعث جذابیت بیشتر بازی میشود به خصوص اگر شب باشد. با توجه به اینکه بازی تمام آنلاین است و دارای بخش داستانی نیست پس کات سینی هم در طول بازی دیده نمیشود و به تبع نمیتوان چیزی در مورد طراحی بافت و جزئیات صورت و به طور کلی چهره پردازی گفت. موتور گرافیکی بازی AnvilNext است که بارها خود را ثابت کرده است. از این انجین در Assassin’s Creed Syndicate هم استفاده شده و علیرغم مشکلات زیادی که در گیمپلی ACS دیدیم، در بخش گرافیکی به سختی میتوانستیم از آن خرده بگیریم. طراحی محیط و مپهای بازی هم قابل قبول بوده و رنگپردازی که در آنها کمنقص بوده سبب میشود احساس تکراری بودن به مخاطب دست ندهد. از طراحی محیط و رنگپردازی که بگذریم میرسیم به قسمت بینقص تخریبپذیری. فاکتوری که گیمران توجه خاصی به آن دارند و برای طرفداران سری BF یک افتخار محسوب میشود. تخریبپذیری فوق العادهی بازی باعث میشود تحت هیچ شرایطی خود را به یک سنگر خاص محدود نکنید به خصوص اگر مهاجم باشید. با ضربات دست ( Melee Attack ) میتوانید سنگرهای مصنوعی را خراب کنید یا شکافهایی روی دیوار ایجاد کنید و از درون همان شکافها به دشمنان شلیک کنید بدون اینکه متوجه شوند از کجا به آنها شلیک میشود. البته این تاکتیک بیشتر برای تیم مدافع کاربرد دارد تا مهاجم. به علاوه اگر از سلاحهای قوی مثل شاتگان استفاده میکنید با چند شلیک میتوانید دشمنی که پشت دیوار سنگر گرفته است را از پای دراورید. تخریبپذیری بازی نقش مهمی در تاکتیک تیمها و به طور کلی در اساس گیمپلی ایفا میکند که بیشک یکی از جذابترین قسمتهای بازی است. با تمام این تفاسیر گرافیک بازی عاری از مشکل نیست و ایراداتی مثل باگ باز هم در یکی از بازیهای یوبیسافت دیده میشود. به علاوه سازندگان میتوانستند دقت بیشتری روی بعضی اجزای محیط مثل دیوارها داشته باشند ولی به نظر میآید در این قسمت یوبیسافت نهایت تلاش خود را انجام داده و جای دفاع هم باقی گذاشته است.
Rainbow Six Siege بازیای است که تمام فاکتورهای آن در آخر به گیمپلی بازی ختم میشوند و این یک نقطه قوت است. از صدای شلیک گلولهها گرفته تا تخریب پذیری میحط و … همه در روند پیروزی شما نقش دارند. تنها تیراندازی دقیق نیست که میتواند شما را به پیروزی برساند، اگر از هوش خود استفاده کنید مطمئنا موفقتر خواهید بود. کم بودن تعداد مد در بازی میتواند کمی خسته کننده باشد موردی که واقعا انکارناپذیر است اما لذت کافی را حداقل برای چند هفته به بازیکن منتقل میکند. هرآنچه از یک شوتر تاکتیکال انتظار میرود در بازی گنجانده شده و همهچیز برای مبارزه آماده است. خوشبختانه سرورهای بازی هم مشکلی ندارند و همانطور که ابتدای مقاله عرض کردم شخصا هیچ مشکلی با آنها نداشتهام. ضمنا برای بازی کردن RSS، احتمالا سرعت اینترنت ۲۵۶ کیلوبایت هم جوابگو باشد و حتی دوستانم با پینگ ۳۵۰ بازی کردهاند بدون آنکه بر به مشکل چشمگیری در طول بازی بخورند. در Siege ساختمانهای بزرگ و پیچیده با انبوهی از اتاق و دشمنانی که هر لحظه میتوانند با هوش خود شما را غافلگیر کنند در انتظارتان هستند. در آخر باید بگویم قطعا Rainbow Six Siege یک شاهکار نیست و احتمالا نمیتواند شما را بیش از چند هفته مشغول کند اما همین مدت برای لذت بردن از یک تاکتیکال شوتر کامل کافی است. عنوانی که با گیمپلی ریلستیک خود میتواند تا ساعتها شما را پشت پلتفرم خود میخکوب کند.