خاطرات یک گیمر | قسمت سوم

با سلام به همه میهن گیمی های عزیز.امیدوارم که حالتون خوب باشه.میدونم شروع شدن مدرسه ها کمی براتون سخت بوده و باید از دنیای گیم کمی دل بکنید و کاملا درکتون میکنم ولی چاره چیست ! پس بهتره هم گیم رو داشته باشیم و هم درس.در این مطلب هم با سومین قسمت از بخش خاطرات یک گیمر در خدمت شما عزیزان هستیم که چند هفته ای هست در میهن گیم اجرا شده و با استقبال تقریبا خوبی نیز مواجه شده است.شما عزیزان میتونید برای ارسال خاطره خودتون از این ادرس استفاده کنید :

idea@mihangame.com

خب میریم سراغ سومین خاطره که از طرف علیرضا عزیز هست.از شما هم میخوام قلم رو بردارید و برای دوستانتان در میهن گیم خاطرات خودتون رو بنویسید.ممنون

علیرضا از تهران

وقتی ۶ سالم بود و یا igi  بازی می کردم یا pes  .من همیشه می رفتم خانه ی مادربزرگم و با دایی هایم بازی می کردم اما هر دوی آن ها در مرحله آخر گیر کرده بودند وقتی از خانه بیرون رفتند ،رفتم سراغ بازیو پس از ۴ یا ۵ بار توانستم بازی را تمام کنم و از ساعت ۱۲ ظهر که بازی را تمام کردم تا ۶ بعد از ظهر رون نگه داشتم تا آن ها ببینند.وقتی آمدند خیلی تعجب کرده بودن و رسما من توسط این بازی یک گیمر حرفه ای شدم