پایانی بر این عصر دوست داشتنی | نقد و بررسی Dragon Age: Inquisition
تا همین چند سال پیش اگر از یک گیمر عادی که سررشتهی چندانی از بازیهای نقشآفرینی نداشت در مورد این دست از بازیها میپرسیدید از اصطلاحاتی مثل خستهکننده و خوابآور استفاده میکرد. درواقع تا سال ۲۰۰۹ بیشتر افرادی که از بازیهای RPG لذت میبردند عاشقان این سبک بودند؛ اما در سال مذکور با ارائهی یک شاهکار کم نقص از Bioware نظر عموم در مورد بازیهای RPG تغییر کرد. آن شاهکار چیزی نبود جز محبوبترین فرنچایز Role Playing حال حاضر یعنی دراگونایج. شاید در نگاه اول Dragon Age: Origins چندان هم انقلابی نبود اما تنها بعد از چند ساعت بازی کردن آن عنوان بهطورکلی نظرتان عوض میشد. داستان اژدها کشی و مبارزه با دراگون ها قبلاً هم در عنوان ویچر به آن پرداختهشده بود اما در Origins بینهایت پروبال به خود گرفته و به چیزی فرای تصور تبدیلشده بود. گیم پلی بازی با مأموریتهای متنوع و فوقالعاده و صدالبته با دوربین استراتژیک بازی به کمال رسیده بود. دو سال بعد بود که با طمع سودآوری و با استفاده از موفقیتهای نسخهی اول، نسخهی دوم با نام Dragon Age II روانهی بازار شد. که طبیعی بود صرف زمان کمتر از دو سال برای عنوانی که نیاز به جهانی بزرگ و پرداخت بیشازحد دارد کافی نیست. نتیجه همبازیای کاملاً متوسط که با متای ۸۱ به کار خود پایان داد. امتیازی که بههیچعنوان در حد و اندازههای نام این غول نقشآفرینی نبود. چه ازلحاظ فروش و چه ازلحاظ امتیازات، نسخهی دوم فرسنگها با نسخهی انقلابی اول فاصله داشت. گرافیک ضعیف، گیم پلی تکراری و در آخر شخصیتپردازی فرای فاجعه تنها نام Dragon Age را خدشهدار کرد. اما باوجوداین شکست تجاری Bioware از پا ننشست و بهسرعت مشغول به ساخت نسخهی سوم بازی شد و درنهایت نسخهی سوم با نام Dragon Age: Inquisition در مراسم Ea Entertainment Expo معرفی شد. با توجه به وعدههای پوچ سازندگان در مورد نسخهی دوم طرفداران چندان با تریلرهای پرزرقوبرق و حرفهایی مبنی بر پیشرفت چشمگیر نسبت به دو نسخهی اول راضی نمیشدند و بیشتر منتظر خود بازی بودند تا نتیجهی نهایی را ببینند. این بار عجلهای در کار نبود.Bioware از نسخهی دوم درس گرفته بود و روند ساخت نسخهی سوم بسیار کندتر از شمارهی قبلی بود. در دنهایت بازی در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۴ عرضه شد.Dragon Age: Inquisition یک عنوان معمولی نبود، این بازی ماموریت داشت آبروی ازدسترفتهی یکی از بزرگترین RPG های تاریخ را برگرداند. آیا Bioware در انجام ابن مأموریت خطیر موفق بوده است؟ تا پایان نقد با ما همراه باشید.
شروع بازی بیش از هر چیز دیگری شما را یاد وقایع ابندایی Elder Scrolls V: Skyrim خواهد انداخت.شما در هیاهوی جنگ بین تمپلار و جادوگر ها(mage ها)در حالتی نامتعادل به هوش می آیید و درحالی که کار خود را تمام شده میدانید به وسیله ی Andraste که الهه ی مقدس بازی به شمار می اید نجات پیدا میکنید.با انتقال به زندان توسط افرادی ناشناس متوجه میشوید قدرتی ماوراء الطبیعه به شما قدرت بستن Rift هایی را میدهدکه از آن موجودات شیطانی بیرون می اید و در واقع تنها امید برای نجات دادن جهان از دست Darkspawn ها و دو Blight باقی مانده از Old Gods دستان جادویی شماست.در ادامه با تشکیل گروهی به نام Inquisition و تشکیل لشکری بزرگ به قرماندهی Heralt(کاراکتر اصلی بازی)عزم خود را برای نابودی موجودات شیطانی جزم میکنید.داستان بازی در دو منطقه ی Ferelden که عمده ی داستان را تشکیل میدهد و بیشتر با تمپلار ها سر و کار خواهید داشت و Orlais که قسمت کمتری از داستان را در برمیگیرد دنبال میشود.ملاقات با شخصیت های قدیمی Dragon age مانند Varric و Cessandra بسیار برای طرفداران قدیمی این فرنچایز هیجان انگیز خواهد بود.شخصیت پردازی افراد شاید در ابتدا برای بازیباز گنگ باشد اما هرچه از زمان بازی میگذرد ابعاد بیشتری از شخصیت های اصلی برای شما رونمایی میشود که البته به کنجکاوی خودتان هم بستگی دارد.هرچقدر بیشتر به گذشته ی تاریک یا روشن افراد وارد شوید اشنایی بیشتری با ان ها پیدا کرده و داستان بازی برایتان واضح و واضح تر میشود.در پرسش ها و پاسخ ها هم میتوانید تا جزئی ترین مسائل شخصیت ها را هم بررسی کنید و هم به صورت کاملا سرسری فقط به اصل مطلب بپردازید(در قسمت گیم پلی بیشتر به این قسمت پرداخته خواهد شد)در دنیای عظیم Dragon Age: Inquisition حتی از کوچکترین یادداشتی که در یک دهکده پیدا میکنید هم نگذرید،ممکن است به شما در تصمیم گیری های مهم اینده کمک کند، یا یک قسمت نامفهوم از داستان برای شما اشکار شود.البته قبل از شروع این عنوان باید حداقل چند حطی در مورد اصطلاحات اساسی دنیای Dragon Age بدانید،در غیر این صورت لذت چندانی از داستان شاهکار این بازی نخواهید برد و در همان لحظات ابتدایی از تعدد کلمات نامفهوم کلافه خواهید شد.در نهایت باید گفت به غیر از چند مورد خاص از شخصیت پردازی افراد که در جریان بازی از انگیزه ی اصلی انان سخنی گفته نمیشود و نیاز به مطالعه ی قبلی دارد،ایرادی به داستان بی نقص DA:I وارد نیست و با یکی از بهترین داستان سرایی های تاریخ بازی های نقش افرینی روبرو هستیم.
گیم پلی
به طور کلی برای شرح دادن قسمت های مختلف گیم پلی سه کلمه ی جست و جو،مکالمات و مبارزه را به کار میبریم.دنیای پویای بازی آنقدر وسیع است که هر چه به گشت و گذار در این جهان بپردارید باز هم چیزهای زیادی برای کشف کردن وجود خواهد داشت.اما ان چیز که این قسمت را تا حدودی از بسیاری از بازی های این سبک متمایز میکند این است که شما هیچ محدودیتی برای جست و چو در این محیط ندارید و هر موقع بخواهید میتوانید به هرکجای این نقشه ی عظیم سفر کنید.سفرهای شما به نقاط گوناگون دلایل زیادی میتوند داشته باشد.از یک کاوش ساده باری پیدا کردن چند ایتم گرفته تا تصرف یک مکان کوچک و یا انجام یک ماموریت مهم،که با توجه به ازادی کامل در این امر حق انتخاب برای انجام هر یک از این ها کاملا به خودتان بستگی دارد.در هر محیط تعدادی Secret وجود دارد، که کشف ان ها نیاز به چند بار جست و چوی دقیق هرمکان دارد و این خود میتواند انگیزه ای برای سفر چندباره شما به یک منطقه باشد.یکی از مواردی که سفربه جای جای نقشه ی عظیم بازی را برای گیمر جذاب میکند، اب و هوای مختلف هر منطقه در یک زمان میباشد.با توجه به عظمت Thedas(دنیای بازی)کم پیش می آید که چند منطقه از یک وضعیت آب و هوایی برخورد دار باشند،هرچند در بعضی از مناطق مانند Hinterlands اغلب آب و هوای برفی و سرد را مشاهده میکنیم و خیلی کم پیش می آید در یک سری مناطق خاص چند نوع وضعیت فصلی متفاوت را مشاهده کنیم.امکان انتخاب مناطق برای سفر یا انچام ماموریت نسبت به نسخه ی قبلی بسیار منظم تر و وسیع تر است.تمامی کار های شما با همکاری اعضای تیمتان که War Councils نامیده میشوند انجام میشود،بدین صورت که با وارد شدن به اتاق مخصوص مشاورین نقشه کامل Thedas برای شما نمایش داه شده و با کمک نظر جنگجویان و مشاورین میتوانید یک ماموریت را برای به مقصد رساندن انتخاب کنید.با انتخاب هر منطقه تایمی که برای کامل کردن Quest مورد نظر لازم است نمایش داده میشود.این مورد از دو لحاظ میتواند مفید باشید: یکی از نظر تنظیم وقت و یکی هم برای تخمین زدن میزان امادگی باری انجام ماموریت.مسلما کوئستی که فقط به ده دقیقه زمان برای کامل کردن نیاز دارد نسبت به یک کوئست چهل دقیقه ای نیاز به سلاح و آمادگی کمتری دارد و هم چنین سعی میکنید برای ماموریت های سخت و وقت گیر از افراد ماهرتر و برتر خود استفاده کنید و برای Objective های پیش پا افتاده آن ها را خسته نکنید.مینی گیم هایی مثل پیدا کردن دنباله ی های معروف ستاره ها هم در بازی وجود دارد که نمونه ی آن ها را در بازی های متععدی مشاهده کرده ایم.
یکی دیگر از قسمت های مهم گیم پلی Dragon Age: Inquisition مکالمات و انتخاب دیالوگ میباشد که در روند بازی تغییرات اساسی ایجاد میکند.این شمایید که با انتخاب یک جمله تصمیم میگیرید نیروهایتان از پشت کوه ها و مخفیانه راه را بپیمایند که ریسک کمتری دارد اما زمان بیشتری را میطلبد یا مستقیم و وحشیانه که زمان بسیار کمتری را میطلبد اما جانشان در خطر می افتد.از این دست انخاب ها در بازی زیاد است و بسیار هنرمندانه کار شده است.همچنین انتخاب یک شخصیت خاص برای جانبداری از او دربعضی از موقعیت ها یکی از انتخاب های سخت در طول گیم پلی میباشد.انتخاب های مهم اغلب به عنوان دو جمله در سمت راست تصویر ظاهر میشوند(مانند مثالی که بالاتر گفته شد)اما هیچ اجباری برای انتخاب سریع یکی از انها وجود ندارد و با استفاده از جملات سمت چپ که برای کسب اطلاعات بیشتر با سوالات متعدد است، میتوانید تصمیم عاقلانه تری بگیرید.همچنان امکان برقراری ارتباط نزدیک برای دوستی با شخصیت های دیگر ارتشتان وجود دارد که الته امکان برقراری از این دست رابطه ها با NPC ها وجود ندارد.شخصیتی که از خود در نزد دیگران میسازید کاملا به نحوه ی صحبت کردن شما و انتخاب های شما دارد،میتوانید شخصیتی آرام و دلسوز و مطیع را از خود بسازید یا فردی بی رحم و دیکتاتور.این مورد حتی میان صحبت های مردم عادی با یکدیگر مشهود است و به طرز شگفت اوری خوب کار شده است.
اما جدا از همه ی موارد بالا به برجسته ترین قسمت گیم پلی یعنی مبارزات عالی اما با مشکلات کوچک و جزئی آن میرسیم.مبارزات Dragon Age: Inquisition یکی از کاملترین مبارزات بازی های نقش آفرینی را به شما ارائه میدهد.قبل از توضیح چگونگی مبارزات لازم است ابتدا درخت مهارت های بازی شرح داده شود.در مبارزات کنترل ۴ شخصیت(که به انتخاب خودتان در War Room گزینش میشوند)به عهده ی بازیباز است.هر یک از این شخصیت،دارای اپگرید های متنوع و مهات های بی شماری هستند .آنلاک کردن هر یک از این مهارت ها به هیچ عنوان به صورت اتوماتیک انچام نمیشود و با به دست آوردن Power Point لازم برای باز کردن ان ها میتوانید از آن ها استفاده کنید(برخلاف نسخه ی دوم که اپگرید شخصیت ها به صورت اتوماتیک هم انچام میشد)این مورد تا حد زیادی به چالش بازی افزوده است،چون مسلما سخت است مدام به هر ۴ شخصیت و اسکیل های ان ها توجه کرده و از هیچ کدام غافل نشوید.شما باید مدام شخصیت های قابل بازی را ارتقاء داده تا در هنگام تصمیم برای انجام ماموریت ۴ نفر از بهترین آن ها را انتخاب کنید،که در عمل کاری بسیار وقت گیر است.برای هر یک از شخصیت های Playable میتوان ۴ مهارت کارامد را فعال کرد تا در هنگام مبارزات از ان ها استفاده کنند.در واقع درخت ارتقای کاراکتر ها دارای دو دسته مهارت است:اول مهارت هایی که مانند افزایش نفس،سلامتی،قدرت تیر و….که با آنلاک کردن ان ها قدرت های مذکور افزایش داده میشوند و دوم skill هایی که برای انجام یک کار خاص هستند:مانند تیر انفجاری و پرتاب یخ.برای استفاده از این مهارت ها محدودیت وچود دارد و هر کدام از کاراکتر های بازی قادرند فقط از ۴ تای ان ها به طور همزمان استفاده کنند.این ویزگی شاید در ابتدای بازی چندان چالش آور نباشد اما در اواسط بازی که مهارت های بی شماری برای هر کدام از شخصیت ها آنلاک و Level Up کرده اید انتخاب تعداد محدودی از ان ها برای به کارگیری در مبارزه بسیار سخت خواهد بود.در نهایت با انتخاب چهار مهارت از دسته ی دوم کلید خاصی برای انچام هر حرکت را برای کاراکتر دز نظر گرفته(به دلخواه)و عازم ماموریت میشوید.بدیهی است که وسعت دادن درخت مهارت شخصیت ها به هیچ عنوان اجباری نبوده و تمامی کارهای ذکر شده اختیاری است،اما فقط انجام سه ماموریت فرعی هم بدون توچه به ارتقای کاراکتر ها کاری غیر ممکن خواهد بود و قبل از سفر به هرمکان باید از کامل بودن مهارت هایشان اطمینان داشته باشید.مبارزات بازی بی تردید یک قدم فراتر از تمامی بازی های RPG است که تا به امروز عرضه شده است.امکان سوییچ کردن به هر یک از کاراکتر ها بدون هیچ محدودیتی در هر لحظه از مبارزه وجود دارد.همین مورد بدون توچه به ویژگی های فراوان دیگر در حین مبارزه،میتواند نبرد های دلنشین و نواورانه ای را به شما عرضه کند.با استفاده از هرکدام از هم تیمی هایتان میتوانید دستور هایی مبنی بر عقب نشینی،پخش شدن در ۴ گوشه، حمله و…را به دیگر افراد بدهید.این دستور ها هم میتواند به سه نفر دیگر داده شود و هم به یک نفر خاص.محیط های بزرگ بازی سورپرایز های بسیاری در مبارزات دارد.ممکن است در هنگام حمله به یک کمپ نه چندان مجهز سه آرچر مجهز جلوی شما سبز شده و دخلتان را بیاورند!برای رو به رو نشدن با چنین اتفاقات ناگواری قابلیت Strategic Camera در بازی گنجانده شده است.بدین صورت که قبل از حمله با استفاده از این دوربین کارامد کل محیط مورد نظر برای حمله را جست و جو کرده و از موقعیت بیشتر افراد دشمن مطلع میشوید،سپس با یک نقشه ی حساب شده حمله را ترتیب میدهید.دوربین استرتزیک بازی در حین مبارزه هم شما را یاری خواهد کرد و حتی کل نبرد را میتوانید با این دوربین مدیریت کنید و به هر کدام از افراد دستور های مختلف بدهید،که حس یک نبرد به تمام معنا رابه بازیباز القاء میکند.در جای جای دنیای عظیم بازی چند اوباش منتظر هستند تا به ارتش heralt حمله کرده و پول و سکه غارت کنند،همچینین در گوشه گوشه ی هر منطقه تعدای کمپ وچود دارد که با حمله به ان میتوانید آن قسمت را تصاحب کرده و قلمروتان را گسترش دهید.داشتن کمپ باعث میشود با هر بار سفر به ان جا سلامتی خود را بازگردانید،مهمات جمع اوری کنید و با خیال راحت تر به نبرد های بزرگتر بروید.
شخصیت اصلی بازی میتواند به عنوان rogue،mage و یا warrior پا به دنیای Dragon Age: Inquisition بگذارد.گیم پلی این سه کلاس کاملا با هم تفاوت داشته و اگر دو نفر به طور همزمان دو با دو کلاس متفاووت بازی را آغاز کنند به ندرت شباهتی در گیم پلی یکدیگر مشاهده خواهند کرد.البته این نقطه ی قوت فوق العاده بی ایراد هم نیست.متاسفانه درجه ی سختی بازی برای هر یک از این کلاس ها(که خود زیر شاخه های متعددی دارند)یکسان نیست.به عنوان مثال وقتی شما به عنوان یک Archer پا در میدان نبرد میگذارید کار سخت تری نسبت به یک assassin خواهید داشت.و این به نوعی عدم توازن سختی در میان شاخه های کلاس ها محسوب میشود.
به طور کلی گیم پلی بازی را میتوان یکی از کاملترین و کم ایراد ترین گیم پلی تاریخ بازی های نقش افرینی به حساب آورد که علاوه بر اضافه کردن المان های جدید به المان های سابق و قدیمی این سبک نیز وفادار مانده است.
گرافیک
قبل از قضاوت در مورد گرافیک یک بازی RPG همواره باید دنیای بزرگ و شلوغی بیش از حد محیط بازی را در نظر گرفته و سپس نظر خود را برای آن بیان کنیم.مخصوصا اگر آن بازی کمترین محدودیت را برای سفر به نقاط متعدد ان دارا باشد.اما هر از گاهی در تاریخ این صنعت شگفت اور محصولاتی عرضه میشوند که با وجود همه ی این ها باز هم داری کیفیت بصری خارق العاده هستند و هر مخاطبی را انگشت به دهان میگذارند.بی انصافی است اگر در میان آن دست از بازی ها نامی از Dragon Age: Inquisition نیاوریم.نسخه ی نسل هفتم بازی با وجود قدیمی شدن پلتفرم های مقصد خود همچنان حرف هایی برای گفتن دارد.با تجربه کردن نسخه های Ps3 و Xbox 360 این بازی تا حدودی به تمام نشدن عمر این دستگاه ها امیدوار خواهید شد.کیفیت تکسچرها مخصوصا در هوای بارانی و برفی که قطرات برف و باران روی آن مینشیند کیفیتی در حد بازی های انحصاری این دو دستگاه به مخاطب ارائه میدهد.هرچند با زوم چند برابر نقاط ناواضحی را روی آن ها مشاهده میشود،اما نمایی که از دور ارائه میدهند بدون شک فوق العاده است.فریم ریت بازی در صورت نصب بر روی هارد (در کنسول ها)از پایداری راضی کننده ای برخورد دار است و به ندرت شاهد افت فریم هستیم مگر در نبردهای عظیم و شلوغ که اندکی Drop Frame مشاهده میشود.اما در صورت تجربه بر روی دستگاه های نسل هفت با لگ های زیادی روبه رو خواهید شد که گاهی آزار کننده میشود.الته این مورد چندان هم عجیب نیست چون همانطور که گفته شود گرافیک بازی برای هر یک از کنسول ها کیفیت بصری ای در حد بازی های انحصاری پلتفرم های مایکروسافت و سونی را به شما ارائه میدهد.باگ عضو جدایی ناپذیری از بازی های نقش آفرینی،مخصوصا نقش آفرینی های بزرگی مانند Skyrim و Dragon Age است.Inquisition به نسبت نسخه ی قبلی سری عصر اژدها از باگ های به مراتب کمتری برخورد دار است،اما این به معنای این نیست که بهترین بازی نقش آفرینی چند سال اخیر فاقد باگ باشد.باگ هایی مانند گیر کردن میان دو دیوار و در بالای کوه گیر کردن از جمله مشکلاتی است که هر از گاهی با آن روبه رو خواهید شد.اما با توجه به تستینگ های متعددی که Bioware روی این عنوان انجام داده تعداد این دست از باگ ها انگشت شمار است.نکته ی مثبت اینجاست که با هر بار روبه رو شدن با باگ های بازی مجبور به بازگشتن به چکپیوینت قبلی(مانند اسکایریم)نخواهید بود.،زیرا با به دام افتادن یک کاراکتر در باگ،به راحتی با سوییچ کردن به یک شخصیت دیگر میتوانید یک دستور رندم به هم تیمی هایتان بدهید و در نتیجه باگ بازی به راحتی برطرف میشود.از لحاظ لود شدن محیط های بازی هنگام تغییر از یک محیط به محیط دیگر مشکلی مشاهده نمیشود و در زمانی بسیار کم تکسچرها لود میشوند.،اما این مورد برای کاراکتر ها صادق نیست.گاهی کامل لود شدن کاراکترهای بازی و لباس هایشان تا چند ثانیه طول میکشد که واقعا غیرقابل چشم پوشی است و یکی از مشکلات این بازی پر زرق و برق محسوب میشود.طراحی چهره ها بهترین قسمت گرافیک بازی است.تمام چزئیات صورت شخصیت ها با ریزه کاری و دقت زیاد انجام شده و سازندگان از کوچکترین قسمت چهره ها که شاید پیدا کردن ان نیاز به نگاه چند باره داشته باشد نیز نگذشته اند.این مورد در هر دو نسخه ی نسل هفتم و نسل هشتم بازی به نسبت قدرت دستگاه ها واقعا شگفت اور است.
به صورت کلی میتوان گرافیک بازی را خیلی خوب،اما نه عالی ارزیابی کرد.مشکلاتی مانند دیر لود شدن ابجکت ها،لگ های های متعدد و باگ ها(که البته تعداشان انگشت شمار است)تا حدودی این قسمت را خدشه دار میکند،ولی عادلانه نیست اگر برای همین مشکلات کم،نظری منفی برای گرافیک Dragon Age: Inquisition بدهیم.
صدا گذاری و موسیقی
در هنگام بررسی گرافیک و گیم پلی بازی،با بارها و بارها بازی کردن وساعت ها نشستن پای این بازی دلچسب ایرادات مذکور تا حدی خود را نشان میدهند.اما اگر به قصد پیدا کردن مشکل در قسمت صدا گذاری و موسیقی بازی،این عنوان را صدها ساعت هم بازی کنید،ناکام خواهید ماند.موسیقی Inquisition دقیقا تکلیف خود را میداند.در هنگام تصمیم گیری های مهم،جنگ با شیاطین و دراگون ها،حرف زدن های عادی با سایر شخصیت ها و…..هرکدام ریتم ریتم مخصوصی به خود میگیرد.ضرباهنگ های تند و تهییج اور در هنگام نبرد،تلقین دلهره در هنگام گرفتن تصمیم های مهم و آرام در هنگام صحبت های عادی حالاتی است که در جای جای بازی مشاهده خواهید کرد.موسیقی حماسی منوی بازی هم یکی از بهترین آهنگ های به کار برده شده در بازی هایی است که تا به امروز عرضه شده اند.قسمت صدا گذاری هم هیچ کم و کاستی نسبت به موسیقی این عنوان ندارد.Lip Sync بازی بسیار دقیق کار شده و هیچ ضعفی در آن پیدا نخواهید کرد.صدای شخصیت ها کاملا به شخصیت درونی و حالت چهره شان تطابق داشته و این مورد حتی در مورد NPC ها نیز رعایت شده است.برای شخصیت اصلی بازی میتوانید یکی از دو صدایی که در ابتدا به شما پیشنهاد میشود را برگزینید که هر دو صدا با کاراکتر اصلی بازی تطابق دارد.صدای انفجار،اب زلال جاری در رودخانه،حیوانات و دیگر وقایع طبیعی به زیبایی هرچه تمام تر کار شده است و اندک صدای غیر واقعی را از محیط بازی دریافت نخواهید کرد.شاید کوچک بودن فونت زیرنویس ها تا حدی مخاطب را اذیت کند،مخصوصا برای کاربران کنسول ها که این مشکل ان ها را وادار به نزدیک نشستن بیش از حد به تلویزیون میکند.
نتیجه گیری
Dragon Age: Inquisition را میتوان یکی از برترین بازی های نقش آفرینی تاریخ بازی های رایانه ای قلمداد کرد،که نه تنها اعتباری دوباره بر نام سری عصر اژدها بخشید بلکه یک پایان شایسته بر این فرنچایز با قدمت بود.اگر از طرفداران قدیمی این دست از بازی ها هستید،اگر تا به حال عصر ازدها:عذاب را تجربه نکرده اید،به سرعت برترین بازی ۲۰۱۴ را تهیه کرده و فقط از ان لذت ببرید.اگر هم جزء طرفداران پرو پا قرص بازی های RPG نیستید،باز هم از این بازی دلچسب لذت خواهید برد.،و بعید است با تجربه ی این عنوان از عاشقان این سبک جذاب نشوید.
این بازی یکی از بهترین RPG هایی بود که سال ۲۰۱۴ تجربه کردم و به نظرم لایق گوتی و اون همه جوایز بود
ممنون از مهدی رضایی عزیز بابت این نقد کامل :))
ممنون نقد کامل و بسیار زیبایی بود
نقد مفیدی بود و به بیشتر نکات ریز این عنوان اشاره کرده بودید :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
واقعا ممنون خیلی مفید بود
به نکات ریز و قابل تاملی اشاره کرده بودید
منتظر نقد بعدیتون هستم
بازم ممنون واقعا خوب بود :shy:
خواهش میکنم
امشب نقد جدیدی میره رو سایت که بازهم فلش بک هست و این سری مقاله برای تکمیل آرشیو سایته
مقالات بروزتر توی همین هفته منتشر میشن
امیدواریم مورد پسندتون واقع بشه