جنگ…جنگ….هرگز تغییر نمیکند | بررسی بازی Fallout 4
مقاله نقد و بررسی بازی Fallout 4
اگر درگذشته ی تاریخ بازیهای ویدئویی گذری سریع انجام دهیم، سبکهای ریشهدار و تاریخی فراوانی را مشاهده میکنیم که برخی از آنها مانند Text Adventure با اینکه بهنوعی شروعکنندهٔ این صنعت جذاب بودند، تنها بعد از مدتی کوتاه منسوخ شده و کنار رفتند؛ اما اتفاقی که برای بیشتر سبکهای قدیمی رخ داد، تحولات عظیم و انقلابی بود; ژانرهایی مانند Beat’ em up و Adventure تغییرات چشمگیری را به خود ندیدند ولی در عوض اوج تحول و نواری در ادامهٔ دهندهٔ آثار Action Adventure و RPG قابلمشاهده بود. اغراق نکردهایم اگر بگوییم قویترین آثار صنعت بازی در دستهٔ بازیهای نقشآفرینی قرار میگیرند. حتی اگر فقط برای چند لحظه عناوین کارشده و دلربای این سبک را در ذهن خود مرور کنید به جملهٔ مذکور ایمان میآورید; سرعت تغییر و نوآوری دربازیهای این دسته نیز بسیار زیاد بوده و درنتیجه انتظارات مخاطبین هم از بازیهای نقشآفرینی روزبهروز بیشتر شده که باعث میشود شرکتها مدام آثار کم نقص تری را ازایندست عرضه کنند.
یکی از قدیمیترین و با ریشهترین فرنچایز های نقشآفرینی سری عناوین “Fallout” میباشند که از همان اول سروصدای زیادی به پا کرد. دو نسخه ی اول فال اوت ساخته ی Isle Studios چندان از المانهای اکشن بهره نبرده و بیشتر تمرکز بازی به جستجوی مکانها و گفتوگوها خلاصه میشد; هرچند گاها مبارزاتی به سبک Turn Based(نوبتی) نیز که بیشتر اختیاری بوده در گیم پلی مشاهده میشد. ویژگی فوقالعاده ی بازی Multiple Ending ها با توجه به تصمیمانتان در طی صحبتها بود که با بازخوردهای بهشدت مثبتی مواجه شد.
از نسخه ی سوم، با تغییر شرکت سازنده به Fallout ،Bethesda Studios از Role-playing به Action Role-playing تغییر سبک داد، محیط بازی ۳ بعدی شد و هسته ی بازی از مکالمات بین شخصیتها به مبارزات نفسگیر تغییر کرد; نتیجه چه در بازار فروش و چه در نمرات یک موفقیت کامل بود. نتیجه ی دستاوردهای نسخهٔ سوم ادامه ی این فرنچایز بر پایه ی همان ویژگیهای قبلی بوده و سازندگان بدون تغییر چشمگیری به ساخت چند نسخه ی فرعی ادامه دادند که موفقیتهای نسبیای را نیز کسب کرد. سرانجام در ۳ ژوئن ۲۰۱۵ نسخه ی چهارم معرفی و تنها ۵ ماه بعد به بازار عرضه شد. داستان بازی مثل نسخههای قبلی بر جنگ هستهای و عواقب شوم ناشی از آن تمرکز داشت; اما خبر خوشحالکننده این است که برخلاف ارتباط داستانی نسخههای دوم و سوم، Fallout 4 داستانی مستقل از نسخهٔ قبل داشته و تنها اگر از وقایع اصلی این سری باخبر باشید از داستان آن بهاندازهٔ کافی لذت خواهید برد؛ اما ایا نسخه ی چهارم فال اوت میتواند موفقیتهای نسخه ی سوم را تکرار کند؟ این باوجود ارائهٔ عناوین فوقالعادهای مانند Witcher 3 و Dragon Age: Inquistion بازهم Fallout 4 میتواند طرفداران قدیمی و جدیدش را راضی نگه دارد؟ تا پایان بررسی بازی Fallout 4 با ما همراه باشید.
داستان | War…War…Never Changes
شرط اول برای موفقیت یک عنوان نقشآفرینی وجود یک داستان فوقالعاده و درگیر کننده است. با توجه به طولانی بودن این عناوین، نویسنده باید حوادث را طوری ترتیب دهد که روندی یکنواخت را شاهد نباشیم. داستان Fallout 4 شاهکار نیست اما انقدرها نوآورانه است که شما را تا پایان با خود همراه کند. شروع حوادث بازی از سال ۲۰۷۷، در شهر بوستون و در منطقه ی Commonwealth قبل از وقوع Great War است.
*پاورقی: ”Great War چیست و ریشهاش در کجاست؟
«در سال ۱۹۵۰ عصر مادیگرایی، ضد کمونیسم و اجبار در امریکا آغاز شد. نتیجه ی آن پیشرفت چشمگیر اقتصادی این کشور و تولیدات انبوه در کارخانهها بود. در این دهه امریکا بعد از جنگ جهانی دوم در مدتی کوتاه فضای سیاسی و خفقان را بر کشور حاکم کرد. نتیجه ی این جو سیاسی سنگین ایجاد شورشهایی علیه آنتی کمونیسم در داخل کشور بود که سرانجام هم ناموفق ماند. در ادامه روسیه باقدرت گرفتن آمریکا آرام ننشست و دوران جنگ سرد از همین تاریخ آغاز شد. با گسترش سلاحهای هستهای در امریکا، چین نیز موفق شد به این مهم دست پیدا کند و سرانجام جاهطلبیهای چین و امریکا و روسیه پدید آمدن جنگی عظیم با استفاده از سلاحهای هستهای بود که Great War نام گرفت»
شما و همسرتان در خانهای آرام به همراه یک ربات خدمتکار و یک نوزاد زندگی آرامی را اداره میکنید، اما سرانجام پیشرفت بیشازحد فنّاوری و دانش بشر در مورد انرژی هستهای و جاهطلبی کشورهای دارندهٔ آن، فاجعهای عظیم به نام «جنگ بزرگ» را در جهان به وقوع میآورد. با وقوع این جنگ عظیم پناهگاههایی در سراسر Wasteland(جهان بازی) ایجاد میشود که از آسیبهای رادیواکتیوی ایجادشده براثر انفجارهای هستهای در امان است؛ اما اوضاع خوب پیش نمیرود و Vault ها نیز براثر حمله ی گروهی به نام Institute تخریب میشوند; همسرتان کشتهشده و فرزندتان نیز ربوده میشود. تنها فردی که از این حوادث جان سالم به درمیبرد شما هستید و دو انگیزه شمارا به جستوجو در این جهان خطرناک ترغیب میکند: اول نبرد برای زنده ماندن و بقای خودتان و دوم پیدا کردن فرزند ربودهشدهتان به نام Shaun. با خروج از پناهگاه با دنیایی سرد و خشن مواجه شده که احساسات در آن بیمعنی است. نکته ی تعجببرانگیز این است که اکنون ۲۱۰ سال از Great War گذشته و سال ۲۲۸۷ است! ازاینجا به بعد سؤالات متعددی ذهن گیمر را به خود درگیر میکند که خوشبختانه در ادامه به خود پروبال میگیرد و تا پایان شمارا با خود میکشاند. شخصیتهای بازی مانند دیگر عناوین Bethesda از عمق کافی برخوردار بوده و ازجمله دلایل اشتیاق شما برای ادامه ی بازی تنوع صفات Companion ها (همراهان) شما در طول بازی هستند; از Piper گرفته که یک روزنامهنگار منفیباف لجباز است تا کارگاه ولنتاین که حتی در اوج نبرد فردی شوخطبع است، جذابیت بازی را بیشتر و بیشتر میکنند.
همانطور که در ابتدای بازی ویژگیهای ظاهری و جنسیت شخصیت اصلی را مشخص میکنید، ویژگیهای باطنی و درونی او را نیز خودتان شکل میدهید. میخواهید اهل حرف باشد یا مبارزه؟ مهربان باشد یا سنگدل؟ رابطهاش با دیگر صمیمی باشد یا سرد؟ همه ی اینها را شما هستید که تعیین میکنید و Fallout 4 کاملاً به شما حق انتخاب میدهد; ازاینرو بسیاری از اتفاقات در گیم پلی افراد با توجه به نوع شخصیتی که پرداختهاند متفاوت است.
*توضیح: «ریشه ی نام Fallout چیست؟»
«همانگونه که میدانید تمامی نسخههای Fallout در مورد حملات با سلاحهای هستهای و انفجارهای ناشی از آن است. بعد از برخورد یک سلاح هستهای به زمین و انفجار ایجادشده توسط آن، در لابهلای خرابیهای ایجادشده، مادهای به نام Fallout در خلأ آزادشده که بسیار سمی است و میزان رادیواکتیو ایجادشده را تشدید میکند.»
گیم پلی
همانگونه که در ابتدا گفته شد سبک بازی در سال ۲۰۰۸ و با ارائه ی نسخهٔ سوم از “نقشآفرینی” به: “اکشن نقشآفرینی” تغییر کرد; که تغییراتی عظیم را در گیم پلی به وجود آورد. از Fallout 3 به بعد هسته ی بازی از جستوجو و مکالمات به مبارزات سخت و طاقتفرسا تغییر کرد که نتایج خوبی هم در پی داشت. گیم پلی بازی بهطور خلاصه به ساختوساز، مبارزات، جستوجوی مکانها و انتخابهای در طول مکالمات خلاصه میشود. بخش ساختوساز مهمترین تفاوت گیم پلی بازی با Fallout 3 است. بعد از آزادسازی هر مکان از دست دشمنان، میتوانید با استفاده از یک برج رادیویی در آنجا کمپ احداث کنید و آن را در حد یک شهر گسترش دهید; البته این کار نیاز به وقت و حوصلهٔ فراوان دارد، زیرا برای برطرف کردن نیازهای افراد کمپهایتان نیاز به مواد اولیه دارید که به دست آوردن آنها چندان کار سادهای نیست و زمانبر است. محیط بازی بزرگترین جهان تاریخ بازیهای نقشآفرینی محسوب شده و حتی از مجموع محیط Witcher 3: Wild Hunt و Elder Scrolls V: Skyrim بزرگتر طراحیشده. در ابتدای بازی فقط پناهگاه شماره ۱۱۱ (محل شروع بازی) در نقشه قابلرؤیت است اما با پیشروی در مأموریتهای اصلی و فرعی و با آزادسازی هریک از مکانها، در نقشه برای شما نمایان میشوند. در گوشه گوشهٔ Commonwealth خطر در کیمن تان است. در هر جا که قدم بگذارید چندین دشمن کوچک و بزرگ از نوع انسان و غیر انسان برایتان مزاحمت ایجاد میکنند; به همین دلیل همواره توصیه میشود تا جایی که میتوانید در طول بازی برای خود یک همراه برگزینید تا شانس تان برای بقا و موفقیت در مأموریتها بیشتر باشد. هرچند این گزینه کاملاً اختیاری بوده و اگر احساس کنید بهاندازه ی کافی توانایی انجام یک Quest رادارید، میتوانید بهتنهایی بازی را پیش ببرید.
یکی از مسائلی که از لذت گشتوگذار در بازی میکاهد، نبود هیچگونه وسیله نقلیه در بازی است; که البته با توجه به محیط مرده و جهان نابودشده Wasteland نمیتوان چندان به این موضوع بهعنوان ضعف نگاه کرد، چون در نسخههای قبلی هم خبری از وسایل نقلیه نبود; اما با توجه به اینکه وسعت جهان این نسخه با نسخههای قبلی بههیچعنوان قابلمقایسه نبوده و چندین برابر بزرگتر است، اگر سازندگآنیک وسیله برای جستوجو در محیط طراحی میکردند لذت Fallout 4 برای طرفدارانش دوچندان میشد. سیستم چک پوینت بازی واقعاً آزاردهنده و فاقد تعادل است; چک پوینتها یا بسیار از هم دور بوده یا بیشازحد به هم نزدیک هستند; به همین خاطر اگر دیدید بازی بعد از مرگ کاراکتر، از میان مبارزهتان با دشمن بهطور مجدد آغاز شد چندان تعجب نکنید! همچنان انتخابهای شما در طول مکالمات تغییرات اساسی را درروند بازی به وجود میآورد. با هر بار مکالمه چندین گزینه پیش رویتان قرارگرفته که انتخاب هرکدام از دیگری سختتر است. فراموش نکنیم که خبری از احساسات انسانی در جهانی نابودشده که مملوء از تشعشعات هستهای است نخواهد بود; درنتیجه انتخابهایتان همواره بین بد و بدتر است و جز در اندک موارد فرعی گزینهٔ مطلقاً خوبی وجود نخواهد داشت.
بیگانگان از هر روشی برای رهایی یا سوءاستفاده از غریبهها استفاده میکنند; از پیشرفتهترین تلهها و محاصرههای دستهجمعی گرفته تا خدشهدار کردن احساساتتان و کشاندن شما به پایگاه خود بهوسیله ی یک فرد مجروح; که جستوجو در محیط بازی را نیازمند به آپگریدهای متعدد کاراکتر اصلی میکند. منوی ارتقای شخصیت بازی از تمامی درخت مهارتهایی که تابهحال در عناوین RPG مشاهده کردهاید بسیار پیشرفتهتر و در ابتدا پیچیدهتر است. درخت مهارتهای شما تحت عنوان Skill ،Perk Chart های کوچک و بزرگی را شامل میشود که اگر Unlock یا Upgrade نشوند، پیشروی در بازی را بسیار سخت و در بعضی موارد غیرممکن میکنند. Perk Chart در نگاه اول ممکن است بسیار پیچیده به نظر آید اما باکمی کار کردن با آن متوجه نحوه ی کار با آن و قدرتمند کردن شخصیت تان میشوید. درخت مهارتهای بازی بهطورکلی دارای دو نوع مهارت است: مهارتهای اولیه واصلی، مهارتهای ثانویه و فرعی. مهارتهای اولیه مهارتهای قدرت، درک، تحمل، کاریزما، هوش، زیرکی و شانس میباشند. مهارتهای ثانویه هم مهارتهایی مانند جیبزنی، هک، باز کردن قفلها، مقاومت در برابر تشعشعات رادیواکتیو و… میباشند. مهارتهای اولیه هرکدام دارای ده سطح هستند که علاوه بر افزایش قدرت شما در آن شاخه ی خاص، برای آنلاک کردن مهارتهای فرعی نیز به کار میآیند. هر Skill فرعی نیاز به سطحی معین از یک مهارت اصلی دارد; برای مثال برای ارتقای مهارت مخفیکاری باید قبلاً سومین سطح Skill زیرکی (Agility) را آنلاک کرده باشید. برخلاف مهارتهای اصلی که همه دارای ۱۰ سطح هستند، مقدار Level مهارتهای فرعی با یکدیگر متفاوت است و از ۲ تا ۵ تغییر میکند. برای افزایش درجه ی هر یک از Skill ها به Perk Point نیاز دارید که با هر بار Level Up شدن کاراکترتان با به دست آوردن XP با انجام مأموریتها به دست میآید. بدون اغراق یکی از کاملترین و بینقصترین سیستمهای Upgrade یا درخت مهارت را در بین Role Playing های حال حاضر شاهد هستیم که بعد از آشنا شدن با پیچیدگیهای آن به یکی از لذتبخشترین بخشهای بازی تبدیل میشود. علاوه بر ارتقای کاراکتر اصلی، سلاحها هم قابلیت Upgrade دارند که پیچیدگی آن بهمراتب از پیشرفته سازی مهارتهای شخصی کمتر بوده و خیلی زود با روند آن آشنا میشوید. از طریق WorkBench ها گزینههای متعددی برای ارتقای تمامی اسلحه ها با ویژگیهای بیشمار وجود دارد که تنها میتوان آن را تحسین کرد.
مدیریت بر تمامی کارهایتان در بازی (مانند نسخههای قبل) با استفاده از دستگاهی کوچکی است که به مچ دست چپ شما بستهشده و Pip-Boy نام دارد (Personal Information Processor)
بخشهای مختلف Pip-Boy:
Stats: در این قسمت اطلاعات کلی و جزئی کاراکترتان نمایش داده میشود. میزان مقاومت تان در برابر تشعشعات هستهای، مهارتهایی که تا به کنون کسب کردهاید و… همگی از این قسمت قابلدسترسی هستند که به شما دید خوبی از میزان پیشروی شما در بازی میدهند.
Inventory: تمامی آیتمهای ریزودرشتی که جمعآوری میکنید در این قسمت قابلاستفاده هستند. جابهجایی سلاح در مبارزهها و استفاده از دارو برای بازگرداندن نوار سلامتی بهوسیله ی این قسمت انجام میشود که خوشبختانه در هنگام استفاده از Pip-Boy بازی متوقفشده و محدودیت زمانی برای انتخاب آیتمها ندارید.
Data: مهمترین کارایی این قسمت مشاهدهٔ Questها و جابهجایی بین آنهاست. بعد از اتمام هر Quest، Pip-Boy بهطور خودکار Quest بعدی (با توجه بهردیف مأموریتها) را بدون توجه به اصلی یا فرعی بودن آن برای شما انتخاب میکند; به همین دلیل مدام باید این قسمت را چک کنید تا در صورت عدم تمایل به انجام یک Quest، آن را عوض کنید
Map: مکانهایی که آزاد میکنید روی نقشه برای شما نمایان شده و با انتخاب هر یک بهراحتی میتوانید Fast Travel کنید. با توجه به زیاد بودن مسافتها و نبود وسایل نقلیه، Fast Travel بسیار به کارتان میآید.
Radio: شبکههای رادیویی در این قسمت قابلاستفاده یا ردیابی خواهند بود. در بسیاری از مکانها یک سیگنال رادیویی پیداشده که باید از این قسمت فرکانس آن را انتخاب کرده و با ردیابی آن به مکان موردنظر برسید که شیوه ی جدید و نوآورانهای است.
مهمترین و عمدهترین بخش گیم پلی، مبارزات آن است. نبردهای بازی بهطورکلی شباهتهای زیادی به نسخه ی قبل دارد، با این تفاوت که چند ویژگی جالب به آن اضافهشده. با توجه به تنوع زیاد دشمنان (Raider ها، Super Mutant ها،Synth ها، Death Claw ها، Fear Ghoul ها، Monster ها و حشرات سمی) باید استراتژیها و روشهای متفاوتی را برای نابود کردن آنها بهکارگیرید. بهعنوانمثال به دلیل سرعت زیاد Fear Ghoul ها اسلحهٔ شاتگان برای از بین بردنشان مناسب نبوده و بهتر است از Action-Rifle که سرعت بیشتری دارد استفاده کنید. در بسیاری از مواقع در صورت وارد شدن آسیبهای بیشازحد به شما یکی از اعضای کاراکتر برای مدتی از کار میافتد که باید برای مدتی بیحرکت بایستید تا آسیب واردشده درمان شود. این ویژگی تا حدی به طبیعی شدن مبارزات کمک میکند; اما درمان خودکار و بدون استفاده از دارو چندان ایده ی جالبی نبوده و بهتر بود از شیوهای مانند MGS: TPP برای درمان آسیبدیدگیهای شدید به کار گرفته می شد. قابلیت جدیدی که به مبارزات بازی اضافهشده قابلیت V.A.T.S هست. با استفاده از این ویژگی با داشتن AP کافی (که میزان استقامت کاراکتر هست) وارد حالت Focus Mode میشوید و با آرام شدن سرعت بازی چند بخش بدن دشمن را برای تیراندازی انتخاب میکنید و سپس با خروج از این حالت نتیجه ی کار خود را مشاهده خواهید کرد. میزان شانس شما برای واردکردن ضربه برای هر یک از اعضای بدن دشمن با توجه به موقعیت شما متفاوت است که درصد آن در بالای هر عضو نشان دادهشده است. این ویژگی بهخصوص در مواقعی که میزان سلامتیتان کم است، بسیار به کارتان میآید.
هوش مصنوعی دشمنان در یککلام شاهکار است. بهجرئت میتوان گفت نظیر چنین AI ای را در هیچ بازی نقشآفرینیای مشاهده نکردهایم. ترفندهای دشمنان برای نابودسازی شما واقعاً هوشمندانه بوده که به درجهٔ سختی بازی نیز میافزاید. استفاده از راههای میانبر، محاصره و پنهان شدن برای انجام یک حمله ی ناگهانی تنها گوشهای از راهکارهای دشمنان برای مقابله با شماست.
*توضیح:
“Health Bar(نوار سلامتی) در Fallout 4 با توجه به دو متغیر تحت تأثیر قرار میگیرد; یکی میزان ضربات واردشده به شما که از مقدار آن کم کرده که با استفاده از دارو و مواد غذایی قابلبرگشت است; و دیگری تشعشعات رادیواکتیو که میزان پرتودیدگی خونتان را زیاد کرده و نتیجهٔ آن کم شدن میزان ماکسیموم نوار سلامتیتان است; بهصورتیکه یک نوار قرمز در انتهای آن ظاهرشده و از پر شدن آن جلوگیری میکند. برای درمان این پرتودیدگیها باید از Rad-Away تا استفاده کنید که قیمت بالایی دارند”
گیم پلی Fallout 4 در نگاهی کلی شباهتهای بیشماری به Fallout 3 دارد; اما جزئیات و ویژگیهای زیادی به آن اضافهشده که آن را در سطحی بالاتر از نسخهٔ قبل قرار میدهد و یکی از کم نقص تریم گیم پلی را در میان بازیهای نقشآفرینی شاهد هستیم.
گرافیک
تنها قسمتی از Fallout 4 که میتوان بهسادگی به آن خرده گرفت همین قسمت است. گرافیک تکنیکی بازی چندین سطح پایینتر از بازیهای هم سبک آن بوده که البته با توجه به محیط بسیار گسترده ی بازی تا حدودی قابل توجیه است اما بههیچعنوان نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. تکسچرهای بازی در نسخه ی PC در حالت High کیفیت متوسطی دارند که حتی در صورت Max Out کردن تنظیمات گرافیکی، کیفیت آن چندان مخاطب را راضی نمیکند. چهرهٔ شخصیتهای اصلی و فرعی در بازی کیفیت قابل قبولی دارند و با دقت روی جزئیات آن کارشده (که در طراحی صورت شخصیت در ابتدای بازی نیز قابلمشاهده است) از مشکلات تکنیکی عجیب گرافیک بازی میتوان به View-Distance ضعیف آن نیز اشاره کرد; که گاها دشمنانتان حتی از فاصلهای نزدیک قابلمشاهده نیستند و ناگهان جلوی شما سبز میشوند!
از بعد فنی هم مشکلات Fallout 4 یکی پس از دیگری خودنمایی میکنند; که فریم ریت ناپایدار و باگهای متعدد مهمترین آنها محسوب میشوند. افت فریم در نسخهٔ کنسولی و در حالتهای High و Ultra در PC بیداد میکند (که البته در نسخهٔ PC با استفاده از پچ تا حدودی مشکل برطرف میشود) مقدار زیاد افت فریم مخصوصاً در محیطهای شلوغ در هنگام مبارزات به معنای واقعی کلمه اعصابخردکن بوده و در بسیاری از مواقع شمارا از ادامهٔ بازی مأیوس میکنند. هرچقدر که Fallout 4 در گیم پلی خود نواری دارد; به همان میزان در نمایش دادن باگهای عجیب و غریب به گیمر هم خلاق است. در بعضی مواقع، Companion(همراه) شما بعد از Fast Travel دیگر شمارا همراهی نمیکند و در محیط قبلی جا میماند! در هنگام انتخاب دیالوگها بسیار پیش میآید که نوشتهها مدام غیب میشوند و تا کاراکتر بازی را حرکت ندهید در همان حالت باقی میمانند. ناپدید شدن اسلحه، فرورفتن اشیاء در یکدیگر و… هم باگهای معمولی و سطح پایین بازی محسوب میشوند!
در نگاه کلی گرافیک Fallout 4 برخلاف دیگر بخشهای آنیک شکست کامل بوده که مانع از یاد شدن این اثر بهعنوان یک شاهکار میشود.
صداگذاری و موسیقی
امروزه بازیهای AAA بعید است در این قسمت مشکل خاصی داشته باشند و Fallout 4 هم از این قاعده مستثنا نیست. صداگذاری شخصیتها کاملاً متناسب با چهره و ویژگیهای درونی آنها کارشده و احساسات متفاوت در صدایشان کاملاً نمایان میشود. تعداد دیالوگها به بیش از صد هزار جمله میرسد که از ساختههای قبلی Bethesda بسیار بیشتر است. موسیقی متن بازی هم از قطعات گوشنواز و زیبایی بهره میبرد که هم در که هم در مواقع آرام و هم در مواقع نبرد بهخوبی و بهجا نواخته نمیشوند. صدای انفجار، حیوانات، آب و… بسیار طبیعی و نزدیک به واقعیت کارشدهاند.
نتیجهگیری
Fallout 4 یک عنوان خیلی خوب است اما عالی نیست. اگر مشکلات گرافیکی Fallout 4(حداقل از بعد فنی) کمتر بود، بدون شک یک شاهکار به تمام معنی لقب میگرفت. طرفداران قدیمی این فرنچایز با تمام مشکلات آن کنار خواهند آمد چون گیم پلی کاملاً به ریشههای Fallout وفادار مانده; اما برای افرادی که نسخههای قبلی را بازی نکردهاند; هرچقدر که داستان و گیم پلی آنها را شگفتزده میکند، کیفیت بصری بازی مأیوسشان خواهدکرد.
ممنون مهدی جان عالی نوشتی! :drool:
خیلی دوست دارم که این تجربه این بازی رو پیدا کنم اما خوب سیستم ما کفاف نمیده :-D
واقعا چرا هیچ وسیله نقلیه ای برای بازی نذاشتن؟ :-| :-| :-| :-|
کلا سری فال اوت فاقد وسیله نقلیه هست که دلیلشم جهان نابود شده ی بازی هس و پایبندی به ریشه های بازی
نقد خوبی بود :yes:
کلا از بازیش خوشم نیومد
خسته نباشی…