پایان یک افسانه | نقد و بررسی The Witcher 3: Wild Hunt

هر ساله بازی های زیادی منتشر می شوند؛ بیشتر آن ها طرفداران خود را راضی می کنند ولی فقط برخی از آن ها در دل گیمر ها می نشیند. در سال ۲۰۱۵، رقابت برای بهترین بازی سال بسیار تنگاتنگ است. در این سال بازی های فوق العاده ای نظیر Dying light و Bloodborne منتشر شده اند و هنوز هم شاهکارهایی مانند Metal Gear Solid V در راه اند. ولی امسال یک بازی کاملا متفاوت هم منتشر شد، The Witcher 3: Wild Hunt. این بازی که آخرین نسخه این سری است، در هنگام انتشار مورد توجه بسیاری از گیمرها و منتقدان قرار گرفت. CDPR سازنده بازی توانست به خوبی به این سه گانه پایان دهد و عنوان نقش آفرینی جهان باز خود را به یک بازی غنی تبدیل نماید. عناوین نقش آفرینی معمولا گیم پلی زیادی دارد و حتی در برخی موارد نقش آفرینی هایی با ۲۰۰ ساعت گیم پلی هم دیده ایم. با این حال، سازندگان و توسعه دهندگان بازی باید طوری آن را طراحی کنند که بتواند به بازی‌باز انگیزه ادامه دادن به بازی را بدهد. حال می خواهیم ببینیم که Wild Hunt توانسته است موفق باشد یا نه؟

p7075_witcher_3_box_cover_warner_bros_variation_by_scratcherpen-d7l8i4h

باکس آرت رسمی بازی The Witcher III

نام بازی: The Witcher 3: Wild Hunt

توسعه دهنده بازی: CD Projekt RED

ناشر بازی: CD Projekt RED

انجین بازی: REDengine 3

پلتفرم ها: Playstation 4، Xbox1 و PC

سبک بازی: نقش آفرینی | RPG

ویچر ۳ نه تنها می تواند بازیباز را تا آخر بازی با خود بکشاند، حتی پتانسیل این را هم دارد که بازیباز را به سرحدی از جنون برساند که دست کشیدن از آن یکی از محالات باشد! درست مثل خود من که دست کشیدن از این بازی برایم بسیار دشوار بود. پس می توان گفت که شکار وحشی یک شاهکار تمام عیار است. حال باید دید که چرا و چگونه این بازی تبدیل به یکی از بهترین نقش آفرینی های صنعت گیم شده است؟

ب

شاید گفت که مهم ترین تفاوت ویچر ۳ با دیگر بازی های نقش آفرینی، داستان سرایی فوق العاده آن است. CD Project Red از پس داستان سرایی این شاهکار، برآمده و توانسته است حماسه گرالت را با شکار وحشی یه بهترین صورت پایان دهد. داستان بازی از جایی شروع می شود که رهبر Wild Hunt یعنی اردین به Kaer Morhen برای پیدا کردن Ciri حمله می کند. شاهزاده Ciri هم موفق به فرار کردن می شود ولی دیگر کسی نمی تواند او را پیدا کند. ماموریت پیدا کردن Ciri از طرف پادشاه نیلفگارد یعنی پدر Ciri به گرالت داده می شود؛ البته وی هم پدرخوانده ای برای Ciri بوده و همین هم یکی از دلایل آغاز اکتشافات گرالت است.

یکی دیگر از ویژگی های این بازی این است که تمامی ماموریت ها چه فرعی و چه اصلی موضوع منحصر بفردی دارند و شخص را از انجام آن ها هیچوقت خسته نمی کند. این تنوع مراحل باعث این شده است که جزئیات هر مرحله بسیار زیاد باشد و همانطور که گفته شد، فرد هیچوقت احساس نکند که این نوع ماموریت یعنی پیدا کردن افراد از ردپای آن ها تکراری شده باشد.

شخصیت پردازی بازی کاملا حرفه ای و استادانه انجام شده است. به طوری که اگر شما نسخه های قبلی بازی را انجام نداده باشید، در همان نگاه اول می توانید به رابطه عاشقانه بین Yen و Geralt پی ببرید. ازدیاد شخصیت ها در این بازی یکی دیگر از نکاتی است که برای بعضی ها خوشایند و برای بعضی آزاردهنده است. شما ممکن است در هر مرحله با چندین و چند شخصیت روبرو شوید که بیشتر آن ها نقش مهمی را ایفا نمی کنند. حضور فعال شخصیت های مونث در این بازی، یکی دیگر از آن دسته ویژگی هایی است که در بازی های دیگر کمتر به آن توجه می شود.

ب

گرالت و همراهان

یکی دیگر از ویژگی های این عنوان، دیالوگ ها و انتخابات می باشد؛ برای مثال، می توانید به ارازل و اوباشی که به شما برخورد می کنند، باج دهید یا حالشان را بگیرید. همچنین می توانید به وسیله Axii آن ها را کاملا مطیع خود کنید. تمامی این ها به خود شما و انتخاب های تان مربوط است. البته انتخاب هایی که در ابتدای بازی انجام می دهید، فقط در همان مرحله تاثیر خواهد داشت و در پایان های اصلی بازی تغییری را ایجاد نمی کند. با این حال، در چند مرحله آخر دیالوگ ها و انتخاب ها در مراحل پایانی به اوج خود می رسد؛ به طوری که ممکن است دچار تغییر سرنوشت یا حتی مرگ افرادی شود. بهتر است دیگر بیش از این بازی را اسپویل نکنیم.

انتخاب های شما نقش مهمی در داستان بازی دارد. احساسی عمل نکنید!

انتخاب های شما نقش مهمی در داستان بازی دارد. احساسی عمل نکنید!

 

موسیقی بازی کاملا مناسب با محیط و گیم پلی تنظیم شده است. در بعضی از محیط ها که سکوت در آن ها حکم فرماست، ریتم موسیقی کاملا ملایم است؛ اما کافی است که شما در آن جا با چند تن شروع به مبارزه کنید؛ ریتم موسیقی بسیار سریع می شود و به شما حس خاصی منتقل می کند که می توانید دشمنان خود را از پا دربیاورید. با این حال، ساختن موسیقی برای ساعت ها گیم پلی کار سختی است و سازندگان تا حد زیادی در این امر موفق بوده اند ولی نه کاملا. اگر شما هم مثل بنده عاشق چرخیدن و اکتشاف در این دنیای بزرگ باشید، احتمالا بعد از مدتی موسیقی ها تکراری خواهند شد؛ البته نه در حدی که باعث رنجش تان شود.

 

ب

Leshen، یکی از سرسخت ترین باس فایت های بازی

 

بازی از چند منطقه Novigrad، Skellige، White Orchard، Velen و Kaer Morhen تشکیل شده است. نقشه بازی بسیار وسیع و متنوع است. جالب است بدانید که سازندگان چندی پیش از انتشار بازی، نقشه Witcher را ۳ برابر عنوان FarCry4 و ۱.۵  برابر Grand Theft Auto V دانسته اند. شاید درک این موضوع کمی مشکل باشد ولی حقیقت دارد. جزئیات محیط ها به زیبایی کار شده است. هر منطقه چندین شهر و قلمرو، هر شهر چندین محله و هر محله چندین کوچه و خانه را در خود جای داده اند. اگر شما به محله های فقیر نشین بروید، خانه های چوبی و قدیمی را می بینید. مردم سر و وضع درست حسابی ندارند و لباس هایی پاره یا قدیمی به تن دارند. حتی ممکن است با ارازل و اوباش منطقه هم دست به یقه شوید. برعکس در محله هایی ما شاهد خانه هایی چند طبقه که نور زیادی دارند، روبرو هستیم. مردم لباس های شیکی می پوشند و جشن ها و گردهمایی های زیادی برگزار می کنند. در جنگل شما با کلبه های زیبایی روبرو می شوید که در بعضی از آن ها مراحلی جریان دارد. سازندگان بازی از عهده این کار به خوبی برآمده اند و محیط را به شکلی فوق العاده و استادانه طراحی کرده اند.

احتمالا شاهد یک درگیری بین ارازل و گرالت در محله های فقیرنشین باشیم

احتمالا شاهد یک درگیری بین ارازل و گرالت در محله های فقیرنشین باشیم

 

شکار وحشی یا کرایسیس ۴؟

ویچر ۳ از آن دسته بازی هایی است که برای گرافیک اهمیت قائل است. کافی است شما در هنگام طلوع یا غروب خورشید به نورپردازی بازی دقت کنید تا محو گرافیک این عنوان شوید. سیستم چرخش شبانه روز بازی یکی از دلایل برجستگی گرافیک بازی است. بافت های بازی بسیار زیبا کار شده اند؛ کافی است شما به چهره گرالت نگاه کنید تا متوجه این موضوع شوید. البته برخی باگ های گرافیکی هم در بازی دیده می شود ولی هیچکدام چیزی از ارزش این عنوان کم نمی کند. به عبارت دیگر، تنها نقطه ضعف گرافیک بازی همین باگ هاست. در هر صورت، تجربه یک عنوان نقش آفرینی با داستانی غنی و فوق العاده به همراه یک گرافیک هنری بی نظیر خالی از لطف نیست.

نمایی از طبیعت وحشی Skellige به صورت پاناروما

نمایی از طبیعت وحشی Skellige به صورت پاناروما

ولی یک بازی حتی اگر موسیقی زیبا و مناسب، گرافیک خارق العاده و داستان درگیرکننده هم داشته باشد، بدون داشتن گیم پلی جذاب حتی چند دقیقه هم قابل تحمل نیست. اصولا مهم ترین رکن هر بازی، گیم پلی آن می باشد. هر ساله ما بازی های زیادی را می بینیم که به علت فقدان یک گیم پلی خوب شکست خورده اند؛ مانند Ryse: Son of Rome که جزئیات گرافیکی به زیبایی شکار وحشی یا حتی بیشتر هم داشت ولی به علت عدم وجود این رکن اساسی شکست خورد و به یک بازی رده پایین تبدیل شد. گیم پلی بازی وسعت زیادی دارد و می تواند شما را بیش از ۱۰۰ ساعت همراه خود بکشاند. المان های نقش آفرینی بازی دقیقا همان چیزی است که طرفداران از این بازی می خواستند. سیستم مبارزات بازی به طوری است که در آن شمشیر همه کاره نیست. شما می توانید حمله سربازان را با شمشیر خود دفع کنید ولی اگر با یک Griffin در بیافتید، حتما باید یک تیر و کمان هم با خود همراه داشته باشید. سیستم Dodge کردن بازی، در خیلی از مواقع به کمک شما می آید. گرالت پنج قدرت ماورایی دارد که به Signs شهرت دارند. این نشانه ها در مبارزه با باس فایت ها کاملا ضروری است. در زیر به طور خلاصه این نشانه ها را معرفی می کنیم.

Aard: این نشانه موجی است که در مبارزات برای دور کردن، به زمین زدن و بی حس کردن دشمنان استفاده می شود. همچنین در شکستن دیوار های آسیب دیده، درها و حتی خاموش کردن آتش هم کاربرد دارد.

Igni: این نشانه باعث ایجاد آتش می شود. به وسیله این قدرت می توانید دشمنان خود را آتش زده و مقدار زیادی از خون آن ها را کم کنید. با آپگرید کردن این نشانه می توان محدوده بیشتری را تحت تاثیر قرار داد.

Yrden: یک تله جادویی است و بیشتر برای حیوانات وحشی کاربرد دارد. اگر کسی وارد این تله جادویی  شود، مقداری آسیب می بیند و سرعت خود را از دست می دهد.

Quen: یک سپر جادویی که می تواند حدود ۳۰ ثانیه از گرالت مراقبت کند.

Axii: شاید پرکاربرد ترین نشانه بازی همین باشد. این نشانه باعث می شود که دشمن شما برای مدت زمان کوتاهی نتواند حرکتی انجام دهد و باعث خلق بهترین موقعیت برای حمله می شود. همچنین در دیالوگ ها هم این نشانه کاربرد دارد؛ البته باید سطح بالایی از نشانه را داشته باشید.

نمایی از نشانه های بازی

نمایی از نشانه های بازی

شخصی سازی یکی دیگر از ویژگی هایی است که در بازی نقش مهمی ایفا می کند. انتخاب شمشیر و زره و تغییر در چهره نمونه هایی از این هستند. شما هر موقع که بخواهید می توانید به آرایشگاه بروید و ریش و موهای گرالت به هر صورتی که دوست دارید، بزنید. اگر شما زره های قویتری را بر تن کنید، مطمئنا نوار سلامت شما هم افزایش پیدا می کند. شمشیر های زیادی هم در بازی یافت می شوند که هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. همچنین اسب گرالت یعنی Roach هم قابل شخصی سازی است؛ برای مثال شما می توانید زین آن را عوض کنید.

تمامی زره ها و آرمور هایی که در بازی می توانید داشته باشید

تمامی زره ها و آرمور هایی که در بازی می توانید داشته باشید

 

با Witcher Sense تبدیل به یک ردیاب حرفه ای شوید

با Witcher Sense تبدیل به یک ردیاب حرفه ای شوید

یکی از مشکلاتی که در ویچر ۳ باعث آزار بعضی از بازی‌باز ها می شود، سیستم Navigation بازی است. اگر شما دوست دارید با تمام سرعت اسب خود حرکت کنید، بر سر بعضی از پیچ های تند ممکن است نتوانید به خوبی دور بزنید; یا اینکه ممکن است به کنار یک دره بروید و بخواهید از منظره مقابل خود لذت ببرید که ناگهان گرالت چند قدم اضافی حرکت می کند و سقوط آزادی با طعم مرگ به دره خواهد داشت. البته این موضوع هم مانند باگ های بازی، چیزی از ارزش بازی کم نمی کند ولی به هر حال یک مشکل برای این بازی به شمار می آید.

Inventory گرالت که با آپگرید کردن ظرفیت آن افزایش پیدا می کند

Inventory گرالت که با آپگرید کردن ظرفیت آن افزایش پیدا می کند

گیمپلی بازی The Witcher 3: Wild Hunt بسیار وسیع و پیچیده و دارای ویژگی های زیادی است. این ازدیاد باعث می شود که بررسی این موضوع بسیار سخت باشد. برای همین، بهترین راه شناخت تمامی ویژگی های بازی، فقط و فقط تجربه خود بازی است. قابلیت Crafting، شخصی سازی، NPC ها و … همه تمامی آن مواردی اند که گیم پلی بازی را بزرگ و بزرگ تر می کنند. شما در این بازی هر چقدر هم کاوش کنید و چیز های زیادی هم بدست آورید، باز هم نمی توانید آن را به طور کامل به پایان برسانید.

گرالت و سیریلا پشت در پشت یکدیگر

گرالت و سیریلا پشت در پشت یکدیگر

شکار وحشی عنوانی است که توانست سه گانه ویچر را به بهترین شکل ممکن به پایان برساند. موسیقی جذاب، داستان درگیر کننده، انتخابات حیاتی، گرافیک خیره کننده، محیط وسیع و … همه و همه باعث خلق یک شاهکار شده اند. شانزده محتوای الحاقی (DLC) برای بازی منتشر می شوند که همگی باعث عظمت این عنوان می شوند. شکار وحشی شاید بعد از اسکایریم که خیلی ها آن را برترین نقش آفرینی نسل هفتم می دانند، موفق ترینِ این سبک باشد. ویچر ۳ پس از انتشار توانست نبض بازار را در دستان خود بگیرد و به عنوانی تبدیل شود که حالا حالا ها از خاطر کسی بیرون نرود.

 

 

قالب-نمرات11

هومن محمدزاده

مدیریت وب سایت میهن گیم

شما ممکن است این را هم بپسندید

۹ پاسخ‌ها

  1. یکی از بازی هایی که خیلی انتظارشو کشیدم همین بازی بود…دارم بازی می کنم با موس و کیبورد اما منتظرم با دسته ی X1 بازی کنم که لذتش بیشتره با دسته

    • پوریا اکرمی گفت:

      منم با موس و کیبرد بازی کردم ولی یک بار با PS4 دوستم امتحان کردم محشر بود. دیگه چی برسه به گیمپد X1

  2. محمدحسین آقاجانی گفت:

    عالی بود :yes: :yes: :yes:

    ممنون

  3. digital گفت:

    عالی
    خسته نباشی :-*

  4. mohsen گفت:

    من دارم بازیش میکنم.عاااااااااااااااااااااااشقشم

  5. ممنون نقد خوبی بود…این بازی یکی از یباترین داستان ها و واقع گرایانه ترین گرافیک هارو داره من تا الان زیباتر از گرافیک این بازی در نسل هشتم ندیدم!البته من زیاد نتونستم بازیش کنم افت فریم وحشتناک دارم ولی خوب همون یکی دو ساعتی که بازیش کردم یکی از بهترین تجربه های زندگیم بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *